گنجور

شمارهٔ ۲۰۴

در دیار دل که کس جز حسن جولانی نداشت
عشق غیر از ناتوانی مردِ میدانی نداشت
عشرت بی‌طالعان هرگز تمام اجزا نبود
دامنی گر داشت این خلعت گریبانی نداشت
عشق اگر دارد خطر از شومی کامست و بس
تا هوس پیدا نشد این ره بیابانی نداشت
مشت خاکم بر هوا می‌رفت پیش از عشق یار
لیکن از بهر نشستن طرف دامانی نداشت
عشق غارت کرد هر جا دین و ایمانی که دید
زاهد بیچاره مفتی زد که ایمانی نداشت
نالة من شاخ گل در آستین می‌پرورد
عندلیبی همچو من هرگز گلستانی نداشت
عالم از عشق تو گفتی نسخة تصویر بود
هر که را انگشت بر لب می‌زدم جانی نداشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در دیار دل که کس جز حسن جولانی نداشت
عشق غیر از ناتوانی مردِ میدانی نداشت
هوش مصنوعی: در سرزمین دل، هیچ‌کس جز زیبایی حسن جولانی وجود ندارد و عشق چیزی جز ناتوانی مردی که در میدان است، به همراه نداشته است.
عشرت بی‌طالعان هرگز تمام اجزا نبود
دامنی گر داشت این خلعت گریبانی نداشت
هوش مصنوعی: زندگی خوشبختی‌ نیاکان بی‌دست‌آورد هرگز کامل نیست؛ اگرچه زیبایی‌هایی در آن وجود دارد، اما به‌طور کلی از برکت و فایده خالی است.
عشق اگر دارد خطر از شومی کامست و بس
تا هوس پیدا نشد این ره بیابانی نداشت
هوش مصنوعی: عشق اگرچه با خطراتی همراه است، تنها باعث بدشانسی و حوادث ناخوشایند می‌شود. تا زمانی که آرزوها و خواسته‌های نفس به وجود نیامده، این مسیر عشق بی‌پایان و ویران کننده نخواهد بود.
مشت خاکم بر هوا می‌رفت پیش از عشق یار
لیکن از بهر نشستن طرف دامانی نداشت
هوش مصنوعی: قبل از اینکه عاشق یار شوم، مثل خاکی بودم که به باد می‌رفت و هیچ جایی برای نشستن نداشتم.
عشق غارت کرد هر جا دین و ایمانی که دید
زاهد بیچاره مفتی زد که ایمانی نداشت
هوش مصنوعی: عشق باعث شده است که هر جا که نشانه‌ای از دین و ایمان دیده شود، آن را تحت تأثیر قرار دهد. زاهد بیچاره، که در ظاهر خود را عالم می‌داند، در واقع ایمان واقعی ندارد و فقط از روی ظاهر قضاوت می‌کند.
نالة من شاخ گل در آستین می‌پرورد
عندلیبی همچو من هرگز گلستانی نداشت
هوش مصنوعی: من در دلم عشق و احساس را مانند شاخ گل پرورش می‌دهم، اما همچون من، پرنده‌ای چون عَندلیب هرگز جایی برای شکوفایی و زندگی نداشته است.
عالم از عشق تو گفتی نسخة تصویر بود
هر که را انگشت بر لب می‌زدم جانی نداشت
هوش مصنوعی: دنیا از عشق تو سخن می‌گفت، اما هر کسی که به او اشاره می‌کردم، روح و زندگی نداشت.