گنجور

شمارهٔ ۲۰۲

ترکش ناز تو از غمزه دگر تیر نداشت
ورنه از ما سر مو آن مژه تقصیر نداشت
سعی کردیم و گره وا نشد از رشتة کار
پنجة چارة ما ناخن تأثیر نداشت
دل گرفت از چمن امشب که گرفتار ترا
صوت بلبل اثر نالة زنجیر نداشت
گلشن عشق هوا داشت ولی در چمنش
پا کشیدیم که یک گوشة دلگیر نداشت
سر ز سودای تو بیرون نبرد کس فیّاض
هرگز این خواب پریشان تو تعبیر نداشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترکش ناز تو از غمزه دگر تیر نداشت
ورنه از ما سر مو آن مژه تقصیر نداشت
هوش مصنوعی: انتخاب تو برای تیراندازی عشق چون تیری دیگر نیازی ندارد. اگرچه حسرت و غم ما به آن مو و مژه تو برمی‌گردد، اما نقشی در این دل‌باختگی ندارد.
سعی کردیم و گره وا نشد از رشتة کار
پنجة چارة ما ناخن تأثیر نداشت
هوش مصنوعی: تلاش کردیم، اما نتوانستیم مشکل کار را حل کنیم و کوشش‌های ما نتیجه‌ای نداشت.
دل گرفت از چمن امشب که گرفتار ترا
صوت بلبل اثر نالة زنجیر نداشت
هوش مصنوعی: امشب دل از چمن گرفته‌ام، چون صدای بلبل تنها یادآور دردی است که از بند و زنجیر رنج می‌برد.
گلشن عشق هوا داشت ولی در چمنش
پا کشیدیم که یک گوشة دلگیر نداشت
هوش مصنوعی: باغ عشق جویای هوایی دل‌انگیز بود، اما با این حال در چمنزارش قدم گذاشتیم و هیچ گوشه‌ای از آن را تاریک و غمگین نیافتیم.
سر ز سودای تو بیرون نبرد کس فیّاض
هرگز این خواب پریشان تو تعبیر نداشت
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانست از خیال تو بیرون بیاید، زیرا خواب آشفته تو هرگز تعبیر و حقیقت نداشت.