گنجور

شمارهٔ ۱۷

آتش چکد چو آب ز طرز بیان ما
گویی که شعله‌ایست زبان در دهان ما
از عکس چهره هر دو قدم در دیار عشق
طرح بهار ریخته رنگ خزان ما
امشب که داشتیم حدیث رخت نبود
دلسوزتر ز شمع کسی همزبان ما
چون خامة شکسته‌نویسان به وصف زلف
حرف درست سر نزند از زبان ما
هرگز کسی ز ضعف به ما ره نمی‌برد
گاهی ز ناله پرس چو خواهی نشان ما

اطلاعات

وزن: مفاعیل فعولن مفاعیل فعولن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آتش چکد چو آب ز طرز بیان ما
گویی که شعله‌ایست زبان در دهان ما
هوش مصنوعی: اگر به نحوه بیان ما توجه کنید، انگار آتش از ما زبانه می‌کشد، چنانکه حرف‌های ما مثل شعله‌ای در دهانمان می‌رقصد.
از عکس چهره هر دو قدم در دیار عشق
طرح بهار ریخته رنگ خزان ما
هوش مصنوعی: از تصویر چهره‌ات، دو قدم در سرزمین عشق، نشانه‌های بهار را به رنگ پاییز خود ریخته‌ام.
امشب که داشتیم حدیث رخت نبود
دلسوزتر ز شمع کسی همزبان ما
هوش مصنوعی: امشب که درباره زیبایی تو صحبت می‌کردیم، هیچ کس به اندازه شمع که در سکوت به سوختن و روشنی خود ادامه می‌دهد، همدل و دلسوز نبود.
چون خامة شکسته‌نویسان به وصف زلف
حرف درست سر نزند از زبان ما
هوش مصنوعی: زمانی که نظیر قلم‌شکنان، تنها به توصیف زلف زیبایی بپردازیم، از زبان ما حقیقتی به میان نخواهد آمد.
هرگز کسی ز ضعف به ما ره نمی‌برد
گاهی ز ناله پرس چو خواهی نشان ما
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به خاطر ضعف‌اش نمی‌تواند به ما نزدیک شود؛ تنها زمانی که آواز ناله سر می‌دهد، می‌توانی نشانی از ما پیدا کنی.