شعری در قالب غزل در مدح امام حسین(ع)
ای نام تو آرایش هر مسجد و منبر
وای ذکر تو زینت ده هر محفل و محضر
بی نام تو مسجد چه بود، طرح مهندس
بی ذکر تو محفل چه بود، نقش مصور
آفاق پر از زمزمه نام تو باشد
نام تو شفابخش همه عاجز مضطر
گر تیغ تو در کرب و بلا جلوه نمی کرد
تا حشر بدی خلق جهان یکسره کافر
آن جلوه که شمشیر علی کرد به خندق
ضرب تو فزونتر بود از ضربت حیدر
زیرا که نبی بود و علی بود و سپاهی
عمرو آمد و تنها به علی گشت برابر
شاه شهدا یک تنه با خلق جهانی
آن کرد که حیدر نکند در صف خیبر
فریاد از آن دم که گرفت او به کمر دست
دیدش که فتاده به زمین نعش برادر
بی خود شد و از اسب بیفتاد به زاری
زآنسان که برفت طاقت و هوش از تن و از سر
ای ماه بنی هاشم و ای صف شکن من
ای در همه احوال مرا مونس و یاور
فایز! به عزای شه لب تشنه فغان کن
تا شافع جرم تو شود در صف محشر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نام تو آرایش هر مسجد و منبر
وای ذکر تو زینت ده هر محفل و محضر
هوش مصنوعی: ای نام تو زینتبخش هر مسجد و منبری که وجود دارد، و یاد تو زیبایی بخش هر محفل و محضر مردم است.
بی نام تو مسجد چه بود، طرح مهندس
بی ذکر تو محفل چه بود، نقش مصور
هوش مصنوعی: بدون نام و یاد تو، مسجد چه معنایی دارد؟ و بدون ذکر تو، چه ارزشی دارد یک محفل هنری و زیبا؟
آفاق پر از زمزمه نام تو باشد
نام تو شفابخش همه عاجز مضطر
هوش مصنوعی: جهان پر از صداهای یاد تو باشد و نام تو مایه شفای تمام ناتوانان و دردمندان است.
گر تیغ تو در کرب و بلا جلوه نمی کرد
تا حشر بدی خلق جهان یکسره کافر
هوش مصنوعی: اگر تیغ تو در میدان کربلا نمیدرخشید، تا روز قیامت، تمامی انسانها به کفر گرایش پیدا میکردند.
آن جلوه که شمشیر علی کرد به خندق
ضرب تو فزونتر بود از ضربت حیدر
هوش مصنوعی: آن نمایشی که علی در خندق با شمشیرش داشت، ضربهاش از ضربههای حیدر (علی) هم قویتر بود.
زیرا که نبی بود و علی بود و سپاهی
عمرو آمد و تنها به علی گشت برابر
هوش مصنوعی: زیرا که پیامبر و علی وجود داشتند و او به عنوان سپاهی به میدان آمد و تنها به مقابله با علی پرداخت.
شاه شهدا یک تنه با خلق جهانی
آن کرد که حیدر نکند در صف خیبر
هوش مصنوعی: شاه شهدا به تنهایی با تمام مردم جهان چنین کاری انجام داد که حیدر در روز خیبر نتوانست.
فریاد از آن دم که گرفت او به کمر دست
دیدش که فتاده به زمین نعش برادر
هوش مصنوعی: نگرانی و ناراحتی از لحظهای که او دستش را به کمرش گرفت و دید برادرش روی زمین افتاده است.
بی خود شد و از اسب بیفتاد به زاری
زآنسان که برفت طاقت و هوش از تن و از سر
هوش مصنوعی: بیخبر از حال خود شد و از اسب به زمین افتاد به گونهای که طاقت و هوش از بدن و ذهنش رفت.
ای ماه بنی هاشم و ای صف شکن من
ای در همه احوال مرا مونس و یاور
هوش مصنوعی: ای ماه بنی هاشم و ای کسی که در جنگها صف را میشکنی، تو در همه حال مونس و یاور من هستی.
فایز! به عزای شه لب تشنه فغان کن
تا شافع جرم تو شود در صف محشر
هوش مصنوعی: ای فایز! برای تسلیت به شهید تشنهلب، فریاد و ناله کن تا اینکه در روز محشر، او میانجیگری کرده و گناهان تو را ببخشد.