گنجور

شمارهٔ ۱۹

منم که ناز تو آرایش دکان منست
منم که غمزه‌ات آتش‌زن روان منست
هزار بار به تیغ تغافلم کشتی
هنوز ناز تو سرگرم امتحان منست
حدیث شوق من ... سرایت ای قاصد
که در جهان زند آتش گر از زبان منست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم که ناز تو آرایش دکان منست
منم که غمزه‌ات آتش‌زن روان منست
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که زیبایی‌های تو زینت‌ بخش کار و زندگی‌ام است و ناز و غمزه‌ات شعله‌ورکننده روح و جان من است.
هزار بار به تیغ تغافلم کشتی
هنوز ناز تو سرگرم امتحان منست
هوش مصنوعی: هر بار که به عمد نادیده‌ات گرفتم، باز هم زیبایی‌ات به آزمایش من ادامه می‌دهد.
حدیث شوق من ... سرایت ای قاصد
که در جهان زند آتش گر از زبان منست
هوش مصنوعی: داستان عشق من را منتشر کن، ای پیام‌آور، زیرا اگر این سخنان از زبان من باشد، در دل جهان آتش می‌افکنند.