شمارهٔ ۱۸۵
لب زخمیم و افغان را پرستیم
دم شمشیر عریان را پرستیم
گل از بلبل همین بس دولت ما
که دیوار گلستان را پرستیم
ز ما یوسف پرستیدن ادب نیست
بیا تا خاک کنعان را پرستیم
پریشانزاده چون زلفیم و از شوق
سر زلف پریشان را پرستیم
به بوی عشق اندر کعبه و دیر
دل گبر و مسلمان را پرستیم
دورنگی در عبادتگاه ما نیست
به یک دل کفر و ایمان را پرستیم
فصیحی دست ناگه گیر عشقیم
همه چاک گریبان را پرستیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لب زخمیم و افغان را پرستیم
دم شمشیر عریان را پرستیم
هوش مصنوعی: ما زخمی هستیم و به صدای پژواک فریادها اهمیت میدهیم، همانطور که به برهنگی شمشیرها احترام میگذاریم.
گل از بلبل همین بس دولت ما
که دیوار گلستان را پرستیم
هوش مصنوعی: بلبل فقط به خاطر گل همسایهاش، دیوار گلستان را مورد احترام و محبت قرار میدهد. این نشان دهندهی اهمیت و زیبایی گل برای بلبل است و به نوعی بیانگر سادگی و زیبایی زندگی در دنیای طبیعت است.
ز ما یوسف پرستیدن ادب نیست
بیا تا خاک کنعان را پرستیم
هوش مصنوعی: پرستش یوسف از ما کار درستی نیست، بیایید به جای آن خاک کنعان را بپرستیم.
پریشانزاده چون زلفیم و از شوق
سر زلف پریشان را پرستیم
هوش مصنوعی: ما همانند زلفی آشفتهایم و از شوق، به مراقبت و عشق ورزیدن به حالت آشفتهمان میپردازیم.
به بوی عشق اندر کعبه و دیر
دل گبر و مسلمان را پرستیم
هوش مصنوعی: در کعبه و معبد، به عطر عشق، هم مسلمان و هم کسی که به دین دیگری است، دلهایمان را سجده مینماییم.
دورنگی در عبادتگاه ما نیست
به یک دل کفر و ایمان را پرستیم
هوش مصنوعی: در عبادتگاه ما، دو رنگی و نفاق وجود ندارد؛ ما با یک دل هم به خدا ایمان داریم و هم کافر نیستیم.
فصیحی دست ناگه گیر عشقیم
همه چاک گریبان را پرستیم
هوش مصنوعی: ما در عشق به طور ناگهانی به هم پیوستهایم و همه ما جان و دل را برای این عشق فدای میکنیم.

فصیحی هروی