شمارهٔ ۱۵۳
چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم
به هر شاخی ترنج آفتابی پیش رس دارم
نه ذوق نالهام بیتاب دارد نه غم محمل
هوای پایبوس ناله فرمای جرس دارم
پر پروانهام در حسرت پرواز گم بادا
اگر امید دودی از چراغ هیچ کس دارم
همه شب ناله میدزدم ز لب وز بیم میلرزم
بدین بی دست و پایی راه بر بام عسس دارم
گلستان برنتابد زحمت هر هرزه پروازی
از آن در هر بن مژگان نگاهی در قفس دارم
منم پروانه کز بال هما کردند محروم
کنون دست طلب در دامن بال مگس دارم
فصیحی گر نفس ره گم کند در کلبه داغی
چراغ آفتابی در سر راه نفس دارم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم
به هر شاخی ترنج آفتابی پیش رس دارم
هوش مصنوعی: صبحگاهی، چمنزاری زیبا دارم که عطر و صفای آن مانند کیمیای ارزشمندی است. بر هر شاخهای میوههای آفتابی و تازهای دارم که به زودی میرسند.
نه ذوق نالهام بیتاب دارد نه غم محمل
هوای پایبوس ناله فرمای جرس دارم
هوش مصنوعی: نه شوقی برای نالهکردن دارم و نه غم و اندوهی که مرا به سواری بکشد؛ فقط نالهای دارم که مانند زنگ شتر درخشان و دلنشین است.
پر پروانهام در حسرت پرواز گم بادا
اگر امید دودی از چراغ هیچ کس دارم
هوش مصنوعی: من مانند پروانهای هستم که در آرزوی پرواز گم شدهام. اگر حتی اندکی امیدی از چراغ دیگران داشته باشم، امیدوارم که آن هم بر باد رود.
همه شب ناله میدزدم ز لب وز بیم میلرزم
بدین بی دست و پایی راه بر بام عسس دارم
هوش مصنوعی: همیشه در شب از درد و غم ناله میزنم و از ترس میلرزم. در حالی که بیدست و پا هستم، در فکر این هستم که چگونه بر بام نگهبانان بروم.
گلستان برنتابد زحمت هر هرزه پروازی
از آن در هر بن مژگان نگاهی در قفس دارم
هوش مصنوعی: گلستان نمیتواند تحمل کند زحمت و دردسرهای هر پرندهای که بیهدف پرواز میکند؛ من نگاهی در قفس دارم که در هر پلک زدن که به آن میاندازم، احساس خاصی دارم.
منم پروانه کز بال هما کردند محروم
کنون دست طلب در دامن بال مگس دارم
هوش مصنوعی: من مانند پروانهای هستم که از پرواز با پرندهای بزرگ محروم شدهام، حالا دست خود را برای درخواست کمک به دامن مگسی دراز کردهام.
فصیحی گر نفس ره گم کند در کلبه داغی
چراغ آفتابی در سر راه نفس دارم
هوش مصنوعی: اگر زبان فصیح و گویا، گمراه شود، در دنیای درهم و برهم، من چراغ روشنی در مسیر ذهنم دارم.

فصیحی هروی