گنجور

شمارهٔ ۱۴۲

دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده‌ام
خضرم و آب حیات از نوک خنجر خورده‌ام
دایه‌ام عشق‌ست اگر آتش مزاجم باک نیست
گرچه از خاکم ولیکن شیر آذر خورده‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده‌ام
خضرم و آب حیات از نوک خنجر خورده‌ام
هوش مصنوعی: درد و رنج من به قدری زیاد است که مانند زخم‌های عمیق از تیغ تیز نشتر گرفته‌ام. اما با این وجود، به لطف و برکت زندگی، مثل گیاه سبز و سرزنده‌ای به آب حیات دست یافته‌ام که از نوک خنجر سرچشمه می‌گیرد.
دایه‌ام عشق‌ست اگر آتش مزاجم باک نیست
گرچه از خاکم ولیکن شیر آذر خورده‌ام
هوش مصنوعی: مادرم عشق است و اگر چه مزاجم به خاطر آتش دچار مشکل شود، نگران نیستم. هرچند که از خاک ساخته شده‌ام، اما نیرومند و با تجربه‌ای مانند شیری که از آتش تغذیه کرده‌ام، زندگی می‌کنم.