گنجور

شمارهٔ ۱

بگرستم زار پیش آن کام و هوا
گفتا مگری پند همی داد مرا
پنداشت مگر کآب نماند فردا
نتوان کردن تهی به ساغر دریا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگرستم زار پیش آن کام و هوا
گفتا مگری پند همی داد مرا
هوش مصنوعی: من به شدت گریه کرده و به آن آرزو و خواسته نزدیک شدم، ولی او به من گفت که بگذار من درسی به تو بدهم.
پنداشت مگر کآب نماند فردا
نتوان کردن تهی به ساغر دریا
هوش مصنوعی: گفتند شاید فردا دیگر آبی نباشد، بنابراین نمی‌توان به راحتی از دریا چیزی به دست آورد.