گنجور

شمارهٔ ۳۶ - تتبع میر

چشمه زندگی آمد دهن آن مه نخشب
بهر سیراب شدن سبزه خط رسته به آن لب
طفل مکتب شده پیر خرد اندر ره عشق
شوخ من جلوه کنان چونکه خرامد سوی مکتب
سر ما را چه ره آنکه بفتراک ببندی
همچو گوی این شرفش بس که رسد برسم مرکب
کی به نعل سم رخشت مه نو هست بر ابر
کین ز سیم است و وی از چهره عشاق مذهب
ای اجل رنجه شو اکنون که ز بیماری هجران
بهر خان دادنم آمد همه اسباب مرتب
فانیا مطلب تو درد فنا شد چه در آیی
جز می صافی روشن ز کف مغبچه مطلب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمه زندگی آمد دهن آن مه نخشب
بهر سیراب شدن سبزه خط رسته به آن لب
هوش مصنوعی: چشمه‌ای از زندگی از دهان آن ماه زیبای نخشب جاری شد تا سبزه‌های روییده را سیراب کند و زندگی ببخشد.
طفل مکتب شده پیر خرد اندر ره عشق
شوخ من جلوه کنان چونکه خرامد سوی مکتب
هوش مصنوعی: کودکی که به مکتب رفته، در دل خود عشق شاداب و شیرینی دارد و وقتی به سمت مکتب می‌رود، با زیبایی و دلربایی خاصی ظاهر می‌شود.
سر ما را چه ره آنکه بفتراک ببندی
همچو گوی این شرفش بس که رسد برسم مرکب
هوش مصنوعی: سر ما را چه دردی است که بخواهیم گره‌ای به زنجیر بزنیم، در حالی که مانند گوی به این مقام نرسیم که به مرکبی با شکوه برسیم.
کی به نعل سم رخشت مه نو هست بر ابر
کین ز سیم است و وی از چهره عشاق مذهب
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت فردی اشاره دارد که مانند ماه نو می‌درخشد و زیبایی‌اش به قدری خاص است که از سایرین متمایز می‌شود. همچنین در این بیت به احساسات عاشقانه و مذهبی افراد نسبت به او اشاره شده و تمایز او به گونه‌ای است که با وجود زیبایی‌اش، از عمق عشق و وابستگی دیگران نیز خبر می‌دهد.
ای اجل رنجه شو اکنون که ز بیماری هجران
بهر خان دادنم آمد همه اسباب مرتب
هوش مصنوعی: ای مرگ، اکنون زحمت بکش و بی‌موقع نیا، چون برای فرار از درد فراق، همه چیز برای جشن و مرحوم شدنم آماده شده است.
فانیا مطلب تو درد فنا شد چه در آیی
جز می صافی روشن ز کف مغبچه مطلب
هوش مصنوعی: موضوع تو در واقع به فنا ختم شد، پس چرا به جز شراب زلال از دست دخترک به چیزی فکر کنی؟