گنجور

شمارهٔ ۵ - در توصیف اسب ممدوح

این دل چه دلست و این چه یار است
کار من از این دو سخت زار است
کار من مستمند صعب است
کاندر بر من نه دل نه یار است
آبادان بدان سمند میمون
کاندر خور روز کار زار است
پهنای زمین به پیش سیرش
چون دیده مهر و چشم مار است
از نعل هلال پیکر او
در گوش سپهر گوشوار است
چون چرخ همه قوائم او
عالی و قوی و استوار است
غار از تن او بسان کوهست
کوه از سم او بسان غار است
از تاختنش به گاه جولان
مه عاجز و چرخ شرمسار است
چون شاه بر او سوار گردد
انگار که بر فلک سوار است
ای تاجوری که چرخ گردان
از بهر کف تو زیر بار است
هر گاه که مجلست به بیند
گوید فلک این چه گاه و بار است
بر خور ز بقای عز و دولت
کین جای نزول اختصار است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این دل چه دلست و این چه یار است
کار من از این دو سخت زار است
هوش مصنوعی: این دل چه نوع دلی است و این یار چه کسی است که من به خاطر این دو بسیار رنج می‌برم.
کار من مستمند صعب است
کاندر بر من نه دل نه یار است
هوش مصنوعی: مشکل من این است که در وضعیتی سخت و دشوار قرار دارم، زیرا نه کسی را دارم که به من دلگرمی بدهد و نه یاری برای کمک.
آبادان بدان سمند میمون
کاندر خور روز کار زار است
هوش مصنوعی: آبادان، به اسب خوشبختی توجه کن که در روز سختی‌ها و نبردها درخشنده است.
پهنای زمین به پیش سیرش
چون دیده مهر و چشم مار است
هوش مصنوعی: پهنای زمین در مسیر حرکتش مانند چشمی است که با اشتیاق می‌نگرد، شبیه به مهر و چشمی درنده که در کمین است.
از نعل هلال پیکر او
در گوش سپهر گوشوار است
هوش مصنوعی: پیکر او همچون گوشواره‌ای در آسمان، از نعل ماهی هلالی شکل به گوش می‌رسد.
چون چرخ همه قوائم او
عالی و قوی و استوار است
هوش مصنوعی: چراکه هر یک از پایه‌های او بسیار محکم و قوی و استوار است.
غار از تن او بسان کوهست
کوه از سم او بسان غار است
هوش مصنوعی: غار به اندازهٔ بدن او بزرگ و عظیم است، و کوه به اندازهٔ سم او کوچک و کم‌ارزش به نظر می‌آید.
از تاختنش به گاه جولان
مه عاجز و چرخ شرمسار است
هوش مصنوعی: زمانی که او در میدان ظهور می‌کند، حتی مه هم نمی‌تواند با او رقابت کند و آسمان از شرم سر برمی‌افکند.
چون شاه بر او سوار گردد
انگار که بر فلک سوار است
هوش مصنوعی: وقتی که شاه بر او سوار شود، حس می‌شود که مانند این است که بر آسمان سوار شده است.
ای تاجوری که چرخ گردان
از بهر کف تو زیر بار است
هوش مصنوعی: ای کسی که تاج بندگی تو بر سر دارم، دانسته‌ام که تمام عالم به خاطر تو در خدمت است و به دور تو می‌چرخد.
هر گاه که مجلست به بیند
گوید فلک این چه گاه و بار است
هوش مصنوعی: هر بار که در محفل تو حاضر می‌شوم، ستاره‌ها می‌گویند این چه زمانی است و چه بار سنگینی دارد.
بر خور ز بقای عز و دولت
کین جای نزول اختصار است
هوش مصنوعی: از جایگاه عزت و قدرت خود فاصله نگیر، زیرا این موقعیت به طور موقت و کوتاه‌مدت است.