گنجور

شمارهٔ ۲۵ - در مدح منوچهر شروانشاه و ایراد بعضی از اصطلاحات نجومی

شاه گردون را نگر شکل دگرگون ساخته
بر شمایل پیکران عزم شبیخون ساخته
داده فرمان لشگر سقلاب را بر ملک زنگ
هر یکی را آلت و برگی دگرگون ساخته
حمة العقرب چشیده وز پی کسب شرف
خود ز بطن الحوت خلوت جای ذوالنون ساخته
از پی طفلان آب و گل صبا فراش وار
بالش از بغدادی و بستر ز پرنون ساخته
هم کنون بینی عروسان بهاری را به باغ
قرطه از مقراضی و کسوت ز اکسون ساخته
در جهانگیری صبا و در جهانداری سحاب
روز جنگ قارن و شب گنج قارون ساخته
کاس لعل ارغوان و طاس یاقوتین چرخ
در چمن کو بدخش و کان طیسون ساخته
باد چون گنجور از درگاه خاقان آمده
باغ را از حله چون خرگاه خاتون ساخته
خرم و خندان درخش تندر اندر ابر و ابر
خیره خود را از میان گریان و محزون ساخته
باغ چون فردوس و صلصل همچو رضوان و صبا
شکلها چون آدم از صلصال مسنون ساخته
دشت هر کافور کاندر ماه کانون گرد کرد
در مه نیسان به دست مهر مرهون ساخته
باد نوروزی به تأثیر اثیر اندر هوا
بر مساعد کردن کافور کانون ساخته
کرد مینوچهر گردون چهره باغ و در او
بزم شاهنشه منوچهر فریدون ساخته
تا زند هر صبحدم پیراهن ملکش به آب
آسمان از قرصه خود قرص صابون ساخته
بخت بالای نود درج ارتفاع و آسمان
رفعت او را درج تسعا و تسعون ساخته
حجله سعدان گردون طالع مسعود او
از فضای کرزمان و دست سعدون ساخته
چون ز نوک نیزها گردد پر اوراق اجل
فضل های فتنه را فهرست قانون ساخته
بر جگر خواران جهان بفروخته گردون به جان
عقل از آن بازار خود را سخت مغبون ساخته
آسمان از نیزه گردان و خون گردنان
بیشه هندوستان بر رود جیحون ساخته
سیل سیل از خون روان بر روی خاک و رنگ او
میل میل از خاک همرنگ طبرخون ساخته
کرده خصمان را جگر بریان و از بهر ددان
خوانی از صد هفتخوان برگ وی افزون ساخته
ای ظفر با رایت منصور تو در دین و ملک
همچو با اعجاز موسی رای هارون ساخته
وی بدی با حاسد و بدخواه تو در کفر و شرک
همچو هامان خیره با فرعون ملعون ساخته
کرده شروان را چنان معمور کز بس فر و زیب
خلق را دیدار او بی فتنه مفتون ساخته
تا طرازند ابلق ایام را از بهر تو
مه پلاس و سایه خورشید بر گون ساخته
تاخته بر آسمان بخت تو چون عیسی و خصم
همچو قارون در زمین با بخت واژون ساخته
ماده لفظ بدیعت با عروس بکر غریب
چون دل گشتاسب با مهر کتایون ساخته
ای ز خاک پای تو دولت به اعجاز و به علم
کیمیای جان ادریس و فلاطون ساخته
مهر تو در حلق ملک از نیش نوش انگیخته
کین تو در کام خصم از طعمه طاعون ساخته
خشم تو از چشم دشمن بر گشاده باسلیق
چشم چرخ از خاک پایت باسلیقون ساخته

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاه گردون را نگر شکل دگرگون ساخته
بر شمایل پیکران عزم شبیخون ساخته
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن، شکل و ظاهرش تغییر کرده و بر اساس نشانه‌های ستاره‌ها، آماده حمله شده است.
داده فرمان لشگر سقلاب را بر ملک زنگ
هر یکی را آلت و برگی دگرگون ساخته
هوش مصنوعی: فرماندهی سپاه سقلاب به نواحی زنگ را داده است و هر یک از افراد لشکر، ابزار و وسایل متفاوتی در دست دارند.
حمة العقرب چشیده وز پی کسب شرف
خود ز بطن الحوت خلوت جای ذوالنون ساخته
هوش مصنوعی: عقرب در حال تحمل درد است و برای به دست آوردن شرف و مقام خود، از درون ماهی در جایی دور و خلوت، مکانی را برای خود ساخته است.
از پی طفلان آب و گل صبا فراش وار
بالش از بغدادی و بستر ز پرنون ساخته
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی که از طرف آب و گل می‌آید، مانند خدمتکاری آستین بالا زده و بالشی را از بغداد و بستر را از پرنون برای بچه‌ها آماده کرده است.
هم کنون بینی عروسان بهاری را به باغ
قرطه از مقراضی و کسوت ز اکسون ساخته
هوش مصنوعی: در حال حاضر، می‌توانیم عروسان بهاری را در باغ قرطه ببینیم که با زیبایی و لباس‌های زیبا آماده جشن هستند.
در جهانگیری صبا و در جهانداری سحاب
روز جنگ قارن و شب گنج قارون ساخته
هوش مصنوعی: در جهان، وقتی که نسیم ملایم می‌وزد و ابرها در آسمان می‌آیند، روزها به مانند جنگ‌هایی پرخطر و شب‌ها گویی ثروت‌های عظیمی مانند گنجی باارزش به وجود می‌آیند.
کاس لعل ارغوان و طاس یاقوتین چرخ
در چمن کو بدخش و کان طیسون ساخته
هوش مصنوعی: در چمن، زیبایی و رنگ‌آمیزی جذابی از لعل و یاقوت وجود دارد. این زیبایی‌ها در کنار هم مانند چیزی گرانبها و باارزش به نظر می‌رسند، همان‌طور که در دنیای خارج صحنه‌ای دل‌انگیز و شگفت‌انگیز فراهم می‌آورد.
باد چون گنجور از درگاه خاقان آمده
باغ را از حله چون خرگاه خاتون ساخته
هوش مصنوعی: باد مانند یک گنجور به درگاه پادشاه آمده و باغ را مانند اقامتگاه یک خانم بزرگ، آراسته و تزئین کرده است.
خرم و خندان درخش تندر اندر ابر و ابر
خیره خود را از میان گریان و محزون ساخته
هوش مصنوعی: خوشحال و خندان، درخشان از نور رعد و برق که در میان ابرها است و ابر، با حالتی ناامید و اندوه‌گین، خود را از میان اشک‌هایش نشان می‌دهد.
باغ چون فردوس و صلصل همچو رضوان و صبا
شکلها چون آدم از صلصال مسنون ساخته
هوش مصنوعی: باغ مانند بهشت و خاک مانند بهشت برین است و نسیم‌هایی که می‌وزد، شکل‌ها را همچون آدمی که از خاک خوش‌فرم ساخته شده، شکل می‌دهد.
دشت هر کافور کاندر ماه کانون گرد کرد
در مه نیسان به دست مهر مرهون ساخته
هوش مصنوعی: دشت پر از کافور در ماه گرم تابستان در کنار مه نیسان، به وسیلهٔ مهر و محبت به وجود آمده است.
باد نوروزی به تأثیر اثیر اندر هوا
بر مساعد کردن کافور کانون ساخته
هوش مصنوعی: باد بهاری به گونه‌ای در فضا تأثیر می‌گذارد که باعث ایجاد فضایی مناسب برای تسهیل کافور در کانون می‌شود.
کرد مینوچهر گردون چهره باغ و در او
بزم شاهنشه منوچهر فریدون ساخته
هوش مصنوعی: مینوچهر به مانند آسمانی است که چهره باغ را زینت بخشیده و در آن، جشن و سروری از سوی شاهنشاه منوچهر فریدون برپا شده است.
تا زند هر صبحدم پیراهن ملکش به آب
آسمان از قرصه خود قرص صابون ساخته
هوش مصنوعی: هر روز صبح، آسمان با بارش قطرات باران، مانند پیراهنی که به تن کرده، زمین را شستشو می‌دهد و از این قطرات، همچون صابون برای پاکیزگی زمین، بهره می‌برد.
بخت بالای نود درج ارتفاع و آسمان
رفعت او را درج تسعا و تسعون ساخته
هوش مصنوعی: سرنوشت او در اوج خود قرار دارد و به قدری بلند و با عظمت است که می‌توان آن را در نود درجه به تصویر کشید. این نشان‌دهنده‌ی مقام و جایگاه رفیع اوست.
حجله سعدان گردون طالع مسعود او
از فضای کرزمان و دست سعدون ساخته
هوش مصنوعی: حجله سعدان نشان‌دهنده خوشبختی و پر مهر بودن او است و به وسیله فضا و موقعیت خاصی که دارد، توسط سعدون ساخته شده است. این تصویر به نوعی از سعادت و خوشی در زندگی اشاره دارد.
چون ز نوک نیزها گردد پر اوراق اجل
فضل های فتنه را فهرست قانون ساخته
هوش مصنوعی: زمانی که سر نیزه‌ها به پرچم‌های مرگ تبدیل شود، زیبایی‌ها و نکات ناب زندگی، همچون قوانینی مشخص می‌شوند.
بر جگر خواران جهان بفروخته گردون به جان
عقل از آن بازار خود را سخت مغبون ساخته
هوش مصنوعی: جهان به افرادی که از درد و رنج فزاینده رنج می‌برند، به راحتی و با بی‌اعتنایی نگاه می‌کند. عقل و اندیشه انسان در این بازار پرآشوب به راحتی فریب می‌خورند و گرفتار می‌شوند.
آسمان از نیزه گردان و خون گردنان
بیشه هندوستان بر رود جیحون ساخته
هوش مصنوعی: آسمان با نیزه‌های بلند و خون کسانی که در جنگ‌ها در جنگل‌های هند مبارزه کرده‌اند، بر روی رود جیحون نقش بسته است.
سیل سیل از خون روان بر روی خاک و رنگ او
میل میل از خاک همرنگ طبرخون ساخته
هوش مصنوعی: سیلی از خون بر روی زمین جاری است و رنگ آن به خاک شبیه شده و مانند رنگ خون بر روی آن پخش شده است.
کرده خصمان را جگر بریان و از بهر ددان
خوانی از صد هفتخوان برگ وی افزون ساخته
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به مفهوم تلاش و سختی‌های زندگی اشاره دارد. او می‌گوید که دشمنان را مانند جگر بریان کرده و برای دوستان و یاران خود، فراوانی و نعمت ایجاد کرده است. به نوعی، با تحمل دشواری‌ها و مبارزه با موانع، به نتایج مثبت و موفقیت‌های بیشتری دست یافته است.
ای ظفر با رایت منصور تو در دین و ملک
همچو با اعجاز موسی رای هارون ساخته
هوش مصنوعی: ای پیروزی با پرچم پیروزی‌ات، تو در دین و حکومت مانند اعجاز موسی و تدبیر هارون عمل می‌کنی.
وی بدی با حاسد و بدخواه تو در کفر و شرک
همچو هامان خیره با فرعون ملعون ساخته
هوش مصنوعی: او بدی‌های تو را مانند هامان که در کفر و شرک به فرعون ملعون خدمت می‌کرد، با حسد و بدخواهی تو در می‌آمیزد.
کرده شروان را چنان معمور کز بس فر و زیب
خلق را دیدار او بی فتنه مفتون ساخته
هوش مصنوعی: شروان به قدری آباد و زیباست که به خاطر زیبایی و جذابیتش، مردم را به خود جلب کرده و بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، همه تحت تاثیر قرار می‌گیرند.
تا طرازند ابلق ایام را از بهر تو
مه پلاس و سایه خورشید بر گون ساخته
هوش مصنوعی: در این دنیا، روزها و شب‌ها به خاطر تو شکل می‌گیرند و مانند لباسی نرم و زیبای مه در کنار سایه خورشید بر روی چهره زمین نقش می‌بندند.
تاخته بر آسمان بخت تو چون عیسی و خصم
همچو قارون در زمین با بخت واژون ساخته
هوش مصنوعی: سرنوشت تو مانند عیسی به پیشرفت و اوج رسیده است، در حالی که دشمن تو مانند قارون در زمین به چالش و سقوط دچار شده است.
ماده لفظ بدیعت با عروس بکر غریب
چون دل گشتاسب با مهر کتایون ساخته
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی به زیبایی هنر و ادبیات اشاره دارد. می‌توان گفت که واژه‌ها و اصطلاحات نو مانند یک عروس باکره و بیگانه هستند که وقتی با احساسات و عشق ترکیب می‌شوند، مانند دل یک پادشاه پر از عشق و محبت می‌شوند. به عبارت دیگر، ایجاد و نوآوری در زبان و ادبیات می‌تواند حس و حال عمیقی را به وجود آورد.
ای ز خاک پای تو دولت به اعجاز و به علم
کیمیای جان ادریس و فلاطون ساخته
هوش مصنوعی: این بیت از شاعر به زیبایی تأکید می‌کند که خاک پای معشوق، می‌تواند به اندازه دانش و هنر بزرگانی چون ادریس و افلاطون، ثروت و قدرت ایجاد کند. به عبارت دیگر، وجود معشوق و نزدیکی به او، نوعی جادو و نیروی معنوی به زندگی انسان می‌بخشد که از علم و دانش الهی برتر است. در اینجا عشق و محبت به معشوق، قدرتی اعجاب‌آور و دگرگون‌کننده به فرد می‌دهد.
مهر تو در حلق ملک از نیش نوش انگیخته
کین تو در کام خصم از طعمه طاعون ساخته
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو باعث شده که در دل حاکمیت کامل حس انتقام و دشمنی به وجود بیاید، به گونه‌ای که کینه و دشمنی تو مانند بلای طاعون در دل دشمنان ریشه دوانده است.
خشم تو از چشم دشمن بر گشاده باسلیق
چشم چرخ از خاک پایت باسلیقون ساخته
هوش مصنوعی: خشم تو باعث شده که دشمنانت به وضوح تو را ببینند، همان‌طور که چرخش چشم آسمان به خاطر خاک پای تو به وجود آمده است.