گنجور

شمارهٔ ۱

پیوسته مرا فلک جگر خون دارد
در سیر و سفر
گفتن نتوان که طالعم چون دارد
در خون جگر
دانی که چه حاصلم شود آخر کار
زینسان که مرا
چون دانه در آسیای گردون دارد
قسام قدر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیوسته مرا فلک جگر خون دارد
در سیر و سفر
هوش مصنوعی: سرنوشت همواره باعث آزار و ناراحتی من است و من در سفر و جستجو در زندگی، درد و رنج را تجربه می‌کنم.
گفتن نتوان که طالعم چون دارد
در خون جگر
هوش مصنوعی: نمی‌توان گفت که سرنوشتم در اعماق وجودم چگونه است و چه حسی دارم.
دانی که چه حاصلم شود آخر کار
زینسان که مرا
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی که نتیجه‌ی این کارها برای من در نهایت چه خواهد بود؟
چون دانه در آسیای گردون دارد
قسام قدر
هوش مصنوعی: به مانند دانه‌ای که در آسیاب گردان قرار دارد، سرنوشت و تقدیر هر کس به دست خود اوست.