گنجور

شمارهٔ ۸۶

این همه شکل خوش دلکش که در گلزار هست
خار در چشمم اگر زانها یکی چون یار هست
می‌روم صدبار در گلزار و می‌آیم برون
وز پریشانی نمی‌دانم که گل در بار هست
از تماشای گل ده روزه بلبل را چه سود؟
گر شمارم داغ هجرانش صد آن‌مقدار هست
طاق کسری گل شد و تاج مرصع خاک شد
نام عاشق همچنان بر هر در و دیوار هست
شیوه‌ی رندی و درویشی به زر نتوان خرید
این متاعی نیست ای منعم که در بازار هست
حق‌شناسی گر به ترک هستی خود گفتن است
مرد این معنی بسی در خانه‌ی خمار هست
از فریب نقش نتوان خامه‌ی نقّاش دید
ورنه در این سقف زنگاری یکی در کار هست
صحبت احباب‌را چندانکه می‌بندم خیال
نیست چیزی در میان و زحمت بسیار هست
سبحه را بگسل فغانی گر پشیمان گشته‌ای
کانچه در تسبیح زاهد نیست در زنار هست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این همه شکل خوش دلکش که در گلزار هست
خار در چشمم اگر زانها یکی چون یار هست
هوش مصنوعی: در میان این همه زیبایی‌ها و گل‌های خوش‌رنگ و لعاب در باغ، اگر یک خار هم وجود داشته باشد که مانند یار من باشد، برایم بسیار آزاردهنده است.
می‌روم صدبار در گلزار و می‌آیم برون
وز پریشانی نمی‌دانم که گل در بار هست
هوش مصنوعی: هر بار که به باغ می‌روم و از آنجا خارج می‌شوم، از نگرانی و بی‌خبری نمی‌دانم که آیا گل‌ها در فصل شکوفایی هستند یا نه.
از تماشای گل ده روزه بلبل را چه سود؟
گر شمارم داغ هجرانش صد آن‌مقدار هست
هوش مصنوعی: تماشای زیبایی گل ده‌روزه برای بلبل چه فایده‌ای دارد؟ اگر بخواهم درد فراق او را بشمارم، حسرت و اندوهم به اندازه صد برابر بیشتر است.
طاق کسری گل شد و تاج مرصع خاک شد
نام عاشق همچنان بر هر در و دیوار هست
هوش مصنوعی: طاق کسری که به زیبایی و عظمت معروف بود، به گل تبدیل شده و تاج زیبای آن به خاک نشسته است، اما نام عاشق همچنان بر روی هر دیوار و درب وجود دارد و زنده است.
شیوه‌ی رندی و درویشی به زر نتوان خرید
این متاعی نیست ای منعم که در بازار هست
هوش مصنوعی: نمی‌توان با پول، شیوه‌ی طمع و سادگی را خرید. این چیزی است که در بازار یافت نمی‌شود، ای بخشنده.
حق‌شناسی گر به ترک هستی خود گفتن است
مرد این معنی بسی در خانه‌ی خمار هست
هوش مصنوعی: قدردانی و شکرگزاری گاهی به معنای فراموش کردن خود و خواسته‌های شخصی است. مردانی که به این معنا پی برده‌اند، در مکان‌های عمیق و معنوی مانند خانه‌ی خمار، تجربیات غنی‌ای دارند.
از فریب نقش نتوان خامه‌ی نقّاش دید
ورنه در این سقف زنگاری یکی در کار هست
هوش مصنوعی: نمی‌توان با دیدن یک تصویر از نقاشی، به حقیقت وجود نقاش پی برد؛ زیرا در اینجا یک راز پشت این تصویر نهفته است.
صحبت احباب‌را چندانکه می‌بندم خیال
نیست چیزی در میان و زحمت بسیار هست
هوش مصنوعی: هر چند که گفتگو با دوستان را قطع می‌کنم، اما در واقع هیچ چیزی در بین ما نیست و این کار زحمات زیادی به همراه دارد.
سبحه را بگسل فغانی گر پشیمان گشته‌ای
کانچه در تسبیح زاهد نیست در زنار هست
هوش مصنوعی: اگر تصمیم به نیکوکاری داری و از گذشته پشیمان شده‌ای، چرا به تسبیح زاهدی که در دست داری پایبند باشی؟ آنچه در آن تسبیح نیست، در زنجیر دنیا وجود دارد. پس از محدودیت‌های خود رها شو و به آنچه می‌خواهی نزدیک‌تر کن.