شمارهٔ ۴۵۶
هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید برون
چون مرا بیند رود از ناز و باز آید برون
چون برون آید بقصد کشتنم آن سرو ناز
جان باستقبال او با صد نیاز آید برون
خوشدلم از سنگ بیدادش که لطف و رحمتست
هر چه از چنگ بتان عشوه ساز آید برون
بگذرانید از سر آن کوی تابوت مرا
تا بتقریب نماز آن سرو ناز آید برون
عمر کوتاهست و راه وادی هجران دراز
جان کجا زین وادی دور و دراز آید برون
نیک بشنو کز بسی درد نهان دارد خبر
نالهای کان از درون اهل راز آید برون
از دل گرم فغانی بیتو ای چشم و چراغ
تا دمی باقیست آه جانگداز آید برون
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر دم از بزم طرب آن دلنواز آید برون
چون مرا بیند رود از ناز و باز آید برون
هوش مصنوعی: هر لحظه از جمع شادی، او که دل را مینوازد، بیرون میآید و وقتی مرا میبیند، با نازش به راه میافتد و دوباره باز میگردد.
چون برون آید بقصد کشتنم آن سرو ناز
جان باستقبال او با صد نیاز آید برون
هوش مصنوعی: زمانی که آن سرو زیبا برای کشتن من بیرون میآید، جانم با تمام درخواستها و نیازهایم به استقبال او میآید.
خوشدلم از سنگ بیدادش که لطف و رحمتست
هر چه از چنگ بتان عشوه ساز آید برون
هوش مصنوعی: من از ظلم و سختی که میکشم خوشحالم، چرا که هرچه از چنگال زیبای معشوقان بیرون میآید، در واقع نشانهای از لطف و رحمت است.
بگذرانید از سر آن کوی تابوت مرا
تا بتقریب نماز آن سرو ناز آید برون
هوش مصنوعی: مرا از آن خیابان عبور دهید تا به جایی برسم که آن معشوق زیبا به هنگام نماز بیرون بیاید.
عمر کوتاهست و راه وادی هجران دراز
جان کجا زین وادی دور و دراز آید برون
هوش مصنوعی: عمر انسان کوتاه است و مسیر جدایی بسیار طولانی. جان چگونه میتواند از این مسیر دور و طولانی خارج شود؟
نیک بشنو کز بسی درد نهان دارد خبر
نالهای کان از درون اهل راز آید برون
هوش مصنوعی: خوب گوش کن که از بین دردهای پنهان، خبری وجود دارد که صدایی از درون اهل راز به گوش میرسد.
از دل گرم فغانی بیتو ای چشم و چراغ
تا دمی باقیست آه جانگداز آید برون
هوش مصنوعی: از دل پر از احساس و فریاد من، ای نور چشم و زندگیام، تا زمانی که زندگی باقیست، آهی جانسوز از درونم بیرون خواهد آمد.