شمارهٔ ۴۳۲
مدام از آتشی آشفته حالم
فغان کز اختر بد در وبالم
سخن نشنیدم و عاشق شدم وای
که خواهد داد گردون گوشمالم
چنان از همدمانم دل گرفتست
که از خود نیز می گیرد ملالم
سبو بردار و صحبت برطرف کن
کنون کز باده خالی شد سفالم
وصالش خواستم پیدا شد از دور
بحاجت می رسم خوبست فالم
چنان برگشتم از عشقش فغانی
که غیر از او نگنجد در خیالم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مدام از آتشی آشفته حالم
فغان کز اختر بد در وبالم
هوش مصنوعی: مدام از شعلههای آتش خشمگین و distressed هستم و به اینکه ستارهای بد به من آسیب زده، شکایت میکنم.
سخن نشنیدم و عاشق شدم وای
که خواهد داد گردون گوشمالم
هوش مصنوعی: من هیچ کلامی نشنیدم اما به عشق گرفتار شدم، آه که آسمان قرار است مرا مجازات کند.
چنان از همدمانم دل گرفتست
که از خود نیز می گیرد ملالم
هوش مصنوعی: چنان از دوستانم دلگیر و ناامید شدهام که حتی از خودم نیز احساس ناراحتی میکنم.
سبو بردار و صحبت برطرف کن
کنون کز باده خالی شد سفالم
هوش مصنوعی: جام را به دست بگیر و بحث و گفتگو را کنار بگذار، زیرا اکنون ظرف من از شراب خالی شده است.
وصالش خواستم پیدا شد از دور
بحاجت می رسم خوبست فالم
هوش مصنوعی: به واسطه وصالی که خواستم، او به دور دستها آمده و من به خواستهام میرسم. این برایم خوب است که به آیندهام امید داشته باشم.
چنان برگشتم از عشقش فغانی
که غیر از او نگنجد در خیالم
هوش مصنوعی: عشق او به قدری در وجودم تاثیر گذاشته که هیچ کس دیگری در افکارم جایی ندارد.