گنجور

شمارهٔ ۳۴۲

که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟
اجلیست غالبا این که فراق گشته نامش
بنوید مرگ خواند سوی خویشتن فراقم
چه قیامت آشنایی که اجل بود پیامش
بستاره ی رقیبان نبرم حسد که آنمه
بکرشمه چون در آید همه جاست فیض عامش
بعذاب داغ هجران دل کامخواهم اولی
که نشست آتش من ز خیالهای خامش
نه کمست اینکه خونم خورد آن شرابخواره
توهم ای رقیب بدخو چه دهی زیاده جامش
بهوای دیدنش آنکه چو صبح خاست خندان
بنگر که کرده حرمان بچه روز وقت شامش
بچه روز نیک بیند ز تو کام دل فغانی
که چو بخت خود غنیمی بکمین بود مدامش

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

که فتاد در فراقت که نسوختی تمامش؟
اجلیست غالبا این که فراق گشته نامش
هوش مصنوعی: آیا کسی که در دوریت افتاده، نتوانسته تمام وجودش را بسوزاند؟ معمولاً به نام فراق، موعدی معین می‌شود.
بنوید مرگ خواند سوی خویشتن فراقم
چه قیامت آشنایی که اجل بود پیامش
هوش مصنوعی: مرده به سوی خود، فرا رسیدن جدایی را می‌خواند. چه روز فاجعه‌آوری است که مرگ پیامی از آشنایی با خود دارد.
بستاره ی رقیبان نبرم حسد که آنمه
بکرشمه چون در آید همه جاست فیض عامش
هوش مصنوعی: من به ستاره‌های رقیبان حسد نمی‌ورزم، زیرا فیض و نعمت او چون ظاهر شود، در همه جا گسترده است.
بعذاب داغ هجران دل کامخواهم اولی
که نشست آتش من ز خیالهای خامش
هوش مصنوعی: من در عذاب سنگین جدایی هستم و دلم می‌خواهد کسی که باعث این آتش سوزان در درونم شده، به خاطر خیالات بیهوده‌اش، مجازات شود.
نه کمست اینکه خونم خورد آن شرابخواره
توهم ای رقیب بدخو چه دهی زیاده جامش
هوش مصنوعی: این کبھیت به بیان احساس شاعر درباره درد و رنج ناشی از عشق و دشمنی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که شراب‌خوار مورد نظر او، به نوعی زندگی او را گرفته است، و در عین حال از رقیب بدخو سوال می‌کند که چه چیزی بیشتر از این می‌تواند به او آسیب بزند. به طور کلی، این ابیات احساسات عمیق و تضادهای انسانی را بازگو می‌کند.
بهوای دیدنش آنکه چو صبح خاست خندان
بنگر که کرده حرمان بچه روز وقت شامش
هوش مصنوعی: با آرزوی دیدن او، نگاه کن که چگونه صبح خندان و شاداب شروع می‌شود، اما او در غم و حسرت گذشته‌اش در عصر، تنها می‌نشیند.
بچه روز نیک بیند ز تو کام دل فغانی
که چو بخت خود غنیمی بکمین بود مدامش
هوش مصنوعی: کودک در روز خوب، از تو شادی و خوشی می‌بیند، زیرا بخت او همیشه در کمین است و منتظر فرصت است.