شمارهٔ ۱۹۵
چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد و زن پوشد
ز چشم بد پریشانی زلف پر شکن پوشد
گریبان می گشاید تا کند صد رخنه در جانم
بگلگشت او قبا نازکتر از برگ سمن پوشد
همه یوسف رخان زارند بهر آستین بوسش
کسی زینان قبای دلبری در انجمن پوشد
بصد رنگ دگر می سوزدم آن شکل مستانه
گرفتم کاکل پرتاب و چاک پیرهن پوشد
کسی کز دیده ی روشن جدا ماند تواندهم
که سال و مه بروی خود در بیت الحزن پوشد
دلم صد پاره می سازی و می دوزی گریبانم
چه رحمست این برو ای پند گو عاشق کفن پوشد
بگو حال فغانی ای صبا بگذشت کار از آن
که درد و محنت غربت ز یاران وطن پوشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه سازم وه که آن بیباک رو از مرد و زن پوشد
ز چشم بد پریشانی زلف پر شکن پوشد
هوش مصنوعی: چه کنم وقتی که آن فرد شجاع، به گونهای رفتار میکند که مرد و زن را از خود مینگراند و به خاطر زیبایی و دلرباییاش، چشمان حسودان را به خود جلب میکند.
گریبان می گشاید تا کند صد رخنه در جانم
بگلگشت او قبا نازکتر از برگ سمن پوشد
هوش مصنوعی: او به نحوی دلربا و فریبنده است که با هر نگاهی به من آسیب میزند، در حالی که لباسش به لطافت برگ گل است.
همه یوسف رخان زارند بهر آستین بوسش
کسی زینان قبای دلبری در انجمن پوشد
هوش مصنوعی: همهٔ چهرههای زیبا به خاطر آستین یوسف (که نماد زیبایی و محبت است) ناراحت و غمگین هستند، اما تنها کسی که در جمع حاضر است، اوست که لباس عشق و دلبری را بر تن دارد.
بصد رنگ دگر می سوزدم آن شکل مستانه
گرفتم کاکل پرتاب و چاک پیرهن پوشد
هوش مصنوعی: به صد رنگ و به طورهای مختلف، به خاطر آن زیبایی شگفتانگیز، دلم به شدت میسوزد. آن زیبایی مانند مستانی است که موهایش را به زیبایی ریخته و لباسش چاکدار است.
کسی کز دیده ی روشن جدا ماند تواندهم
که سال و مه بروی خود در بیت الحزن پوشد
هوش مصنوعی: کسی که از نگاه روشن و امید جدا شود، میتواند سالها و ماهها را به اندوه و غم بگذراند و در غم خود همچنان بماند.
دلم صد پاره می سازی و می دوزی گریبانم
چه رحمست این برو ای پند گو عاشق کفن پوشد
هوش مصنوعی: دل من را به شدت میشکنی و دوباره میسازی، اما چرا بر من رحم نمیکنی؟ ای کسی که نصیحت میکنی، عاشق باید با این حال مرگ خود را بپذیرد.
بگو حال فغانی ای صبا بگذشت کار از آن
که درد و محنت غربت ز یاران وطن پوشد
هوش مصنوعی: ای نسیم، بگو حال فغان و نالهام چگونه است! دیگر درد و رنج دوری از وطن آن قدر زیاد شده که دیگر نمیتوانم آن را از یارانم پنهان کنم.

بابافغانی