فصل ۵۵
عشق روی درخود دارد پس همو شاهد است و همو مشهود و عشق خود را شناسد پس همو عارفست و همو معروف در هوا خود پرد و شکار از عالم خود کند پس همو شکار است و همو صیاد آنچه بایدش در عالم خود باید پس همو طالبست و همو مطلوب نظر از خود برندارد و بر کس نگمارد پس همو قاصد است و همو مقصود،عزیزی گفته است:
صیاد همو دانه همو صید همو
ساقی و حریف و می و پیمانه همو
گفتم که ز عشق او به بتخانه شوم
دیدم که بت حاکم بتخانه همو
فصل ۵۴: علم برای آبادانی عالم است پس عالم صاحب خشیت باید اِنَّما یَخشیَ اللّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماء تا آبادانی علم را سبب شود و عشق برای خرابی عالم است اَلْمَحَبَةُ نارٌ وَالشوقُ لَهَبُهُ پس عاشق صاحب تجاسر باید تا آتش در هر دو کون زند:فصل ۵۶: عیب و عار در عالم عشق ممتنع الوجود است اگر پادشاه با گلخنی عشق آرد عیب نیست و اگر گدائی بر پادشاهی عشق بازد عیب نیست زیرا که عموم خلائق از آنجا که ذُروۀ اوج علوی ملکی است تا اینجا که حضیض سفلی شیطانیست همه عاشق کمال خودند برای ادراک اسرار غیب و روا بود که ایجاد همه را سبب همین بوده باشد وَلِذلِکَ خَلَقُهم. تا سر کُنْتُ کَنزاً مَخْفِیاً لَمْ اُعرَف ظاهرشود و آنچه در نوادر حکم نوشتست که بواسطۀ کتابت یک کلمۀ حیات و قدرت و علم و سمع و بصرو ارادت کاتب بی هیچ تاملی در دل بینندۀ این کلمۀ مکتوبه پدید آید بدین معنی قریبست:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق روی درخود دارد پس همو شاهد است و همو مشهود و عشق خود را شناسد پس همو عارفست و همو معروف در هوا خود پرد و شکار از عالم خود کند پس همو شکار است و همو صیاد آنچه بایدش در عالم خود باید پس همو طالبست و همو مطلوب نظر از خود برندارد و بر کس نگمارد پس همو قاصد است و همو مقصود،عزیزی گفته است:
هوش مصنوعی: عشق دارای ویژگیهای خاصی است؛ بنابراین هم خود را مشاهده میکند و هم خود را درک میکند. عشق خود را میشناسد و به همین دلیل عارف و معروف است. در دنیای خود به جستجو میپردازد و از آنکه شکار میکند، خودش نیز شکار است و صیاد. آنچه را که نیاز دارد در دنیای خود جستجو میکند و به همین خاطر هم طالب است و هم مطلوب. عشق از خود دور نمیشود و به دیگری نمیسپارد؛ بنابراین هم قاصد است و هم مقصود.
صیاد همو دانه همو صید همو
ساقی و حریف و می و پیمانه همو
هوش مصنوعی: صیاد همان کسی است که دانه را میچشاند، همینطور صید، ساقی، رفیق و همچنین می و پیمانه نیز همه یکی هستند.
گفتم که ز عشق او به بتخانه شوم
دیدم که بت حاکم بتخانه همو
هوش مصنوعی: به کسی گفتم که از عشق او به معبد میروم، اما دیدم که خود بت حاکم معبد همان اوست.