فصل ۳۶
معشوق عاشق را برای تجربه بر محک فرمان زند و پرده از پیش ارادت بر دارد تا او به ما اَرادَ بِهِ مکاشف شود هر آینه ترک فرمان بگوید و این بیفرمانی بگوید و این بیفرمانی از کمال بود نه از نقصان چنانکه اگر پدر پسر را گوید مرا زیادت ثنا مگوی که حیا بر من غالب میشود و پسر از راه تعظیم در ثنا مبالغت کند و بر آن مثاب بود نه معاقب زیرا که اگرچه مخالف است از وجهی اما موافق است از روی ادب.
فصل ۳۵: عاشق را طلب رضای معشوق در عشق شرط راه است و رضا از روی ظاهر در تیمار امر معشوق بود. اما قومی را که نظر بر ارادت و حکم او افتد اگر امر متخلف ماند باک ندارند. ای برادر فرمان معشوق دیگرست و ارادتش دیگر، گاه گاه فرمان معشوق محکی شود که عیار باطن عاشق بدان بتوان دانست روا بود که فرمان نبرد اگر خواهد که فرمان برد خامی بود که در عشق ناتمام بود و اگر فرمان نبرد کامل بود و مراد او حاصل بود.فصل ۳۷: اگر محمود ایاز را گفتی برو به خدمت دیگری مشغول شو و از ما فارغ باش لعمری اگر برفتی و فرمان بجای آوردی در رفتن مصیب بودی یا مخطی؟ آن کس که درین مقام فرمانبرداری نماید خام است:
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
معشوق عاشق را برای تجربه بر محک فرمان زند و پرده از پیش ارادت بر دارد تا او به ما اَرادَ بِهِ مکاشف شود هر آینه ترک فرمان بگوید و این بیفرمانی بگوید و این بیفرمانی از کمال بود نه از نقصان چنانکه اگر پدر پسر را گوید مرا زیادت ثنا مگوی که حیا بر من غالب میشود و پسر از راه تعظیم در ثنا مبالغت کند و بر آن مثاب بود نه معاقب زیرا که اگرچه مخالف است از وجهی اما موافق است از روی ادب.
هوش مصنوعی: معشوق عاشق را به امتحان و چالش میکشد و از او میخواهد که ارادت خود را نشان دهد تا او حقیقتاً درک کند. اگر عاشق از فرمان معشوق سرپیچی کند، این به معنای نقص نیست، بلکه از کمال اوست. مانند زمانی که پدر از پسر میخواهد که او را بیش از حد ستایش نکند چون باعث خجالتش میشود. در این حالت، پسر برای نشان دادن احترام، در ستایش خود زیادهروی میکند و این عمل به نوعی درست است رغم اینکه با خواسته پدر متضاد است، اما در عین حال نشان از ادب او دارد.