گنجور

فصل ۱۴۱

در فصول پیشین نوشته‌ام که عشق را توجه بجهتی نیست فَاَیْنَما تُولَوُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه اکنون میگویم حدیث اِنَّ اللّهُ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال برخوان و بیقین بدان که عاشق آن جمال می‌باید بود یا عاشق محبوبش و این رمزی قوی است در دانستن عشق. قصه دراز مکن تو هممحبّیو هم محبوب زیرا که جمال بطبع محبوبست بدین نسبت محبی و چون سر خَلَقَ اللّهُ ادَمَ عَلی صوُرَتِهِ در تو پدید شده است بدین نسبت محبوبی، پس روا بود که عاشق در خود نگرد معشوق را بیند دوست گیرد و درین مقام تعدد برخیزد عاشق و معشوق و عشق یکی باشد:

بردار تعدد و تکثر
تا وحدت او پدید گردد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در فصول پیشین نوشته‌ام که عشق را توجه بجهتی نیست فَاَیْنَما تُولَوُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه اکنون میگویم حدیث اِنَّ اللّهُ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال برخوان و بیقین بدان که عاشق آن جمال می‌باید بود یا عاشق محبوبش و این رمزی قوی است در دانستن عشق. قصه دراز مکن تو هممحبّیو هم محبوب زیرا که جمال بطبع محبوبست بدین نسبت محبی و چون سر خَلَقَ اللّهُ ادَمَ عَلی صوُرَتِهِ در تو پدید شده است بدین نسبت محبوبی، پس روا بود که عاشق در خود نگرد معشوق را بیند دوست گیرد و درین مقام تعدد برخیزد عاشق و معشوق و عشق یکی باشد:
هوش مصنوعی: در نوشته‌های قبلی اشاره کرده‌ام که عشق به سمت خاصی توجه ندارد و هر جا که بروید، خدا همان‌جا است. اکنون می‌گویم که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. باید بدانید که عاشق باید به جمال معشوق و زیبایی او توجه کند. این نکته از اهمیت ویژه‌ای در درک عشق برخوردار است. نیازی نیست که بین عاشق و معشوق تفاوتی قائل شوید، زیرا زیبایی ذاتاً متعلق به محبوب است. وقتی خداوند آدم را به شکل خود خلق کرد، این زیبایی نیز در وجود شما وجود دارد. بنابراین، طبیعی است که عاشق در وجود خود، معشوق را ببیند و در این حالت، عاشق و معشوق و عشق به یکدیگر پیوند می‌خورند و یکی می‌شوند.
بردار تعدد و تکثر
تا وحدت او پدید گردد
هوش مصنوعی: تعدادی که وجود دارد را کنار بگذار تا یکتایی او نمایان شود.