شمارهٔ ۲۱ - نمایندگان ریاکار
رند شیادی که دارایی وی
یک کت و شلوار و یک سرداری است
ریش بتراشیده، اسبیل از دو سوی
راست بالا رفته، کج دمداری است
گرچه او را نیست، دیناری به جیب
هیکلش چون مردم درباری است
در خیابان هرکه بیندش این چنین
گوید این شارژدافر بلغاری است
شغل این جنتلمن عالیجناب
در خیابانها قدمبرداری است
مسلکش دزدی ز هر ره شد، کنون:
للعجب بهر وطن غمخواری است
از قضا روزی، خیابان دیدمش
تند از بالا روان چاپاری است
ظهر تابستان و خور بالای سر
از در و دیوار، آتش باری است
داده او تغییر پز، من در عجب!
کاین چه طرز تازه طراری است؟
جبه و لباده و شال و قبا
در برش جای کت و سرداری است
بر سرش عمامه، رنگی نو ظهور
فینهای و رشته چلواری است
هشته یک خروار ریش و عقل مات
زین خر و زین ریش یک خرواری است
زود بگرفتم سر راهش که هان:
بازت این چه بازی و بیعاری است؟
خر ز گرمای هوا، تب میکند
ای خر این پالانت سنگین باری است!
وآنگه این ریش دم گامیش چیست؟
کاین چنین در صورتت گلناری است!
گفت این ریشی که بینی ریش نیست:
ریشخند مردم بازاری است!
تازه در خط وکالت رفتهام
با عوامم عزم خوشرفتاری است!
گفتمش: تغییر «اونیفورم» هم
در وکالت، چون نظام اجباری است؟
هشتی عمامه، کله برداشتی!
گفت: این رسم کلهبرداری است!
وین لباس و هیکل مردمفریب
اولین فرمول مردمداری است!!
ریش انباری ز رأی مردم است
رأی مردم اندر آن انباری است
اولین شرط وکالت: ریش و آنک
میتراشد از وکالت عاری است
دیدمش آنگه که میگفت این سخن
آبی از بینی به ریشش جاری است
کاولین شرطش کثافتکاری است!
کاولین شرطش کثافتکاری است!
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رند شیادی که دارایی وی
یک کت و شلوار و یک سرداری است
هوش مصنوعی: یک آدم باهوش و فریبکار که تنها داراییش یک دست کت و شلوار و چند نشان نظامی است.
ریش بتراشیده، اسبیل از دو سوی
راست بالا رفته، کج دمداری است
هوش مصنوعی: مردی با ریشی تمیز و مرتب و سیبیلهایی که از دو طرف به سمت بالا خم شده، ظاهری خاص و جذاب دارد.
گرچه او را نیست، دیناری به جیب
هیکلش چون مردم درباری است
هوش مصنوعی: هرچند او در جیبش پولی ندارد، اما به خاطر وضعیت ظاهریاش شبیه به مردم ثروتمند و درباری به نظر میرسد.
در خیابان هرکه بیندش این چنین
گوید این شارژدافر بلغاری است
هوش مصنوعی: در خیابان، هرکس او را ببیند، میگوید این شخص یک بلغاری است که به این شکل ظاهر شده است.
شغل این جنتلمن عالیجناب
در خیابانها قدمبرداری است
هوش مصنوعی: این آقا در خیابانها قدم میزند و این کار شغل اوست.
مسلکش دزدی ز هر ره شد، کنون:
للعجب بهر وطن غمخواری است
هوش مصنوعی: دزدها از هر سو به وطن حملهور شدهاند، حالا جای تعجب است که کسی برای وطنش نگران است.
از قضا روزی، خیابان دیدمش
تند از بالا روان چاپاری است
هوش مصنوعی: روزی در خیابان، ناگهان فردی را دیدم که با سرعت از بالا میگذشت.
ظهر تابستان و خور بالای سر
از در و دیوار، آتش باری است
هوش مصنوعی: درگرمای ظهر تابستان، در حالی که خورشید به شدت در بالای سر میتابد، هر طرف را گرما فراگرفته است و حس میشود که همه جا در حال سوختن است.
داده او تغییر پز، من در عجب!
کاین چه طرز تازه طراری است؟
هوش مصنوعی: او به شکلی جدید خود را تغییر داده است و من در حیرت هستم که این چه نوع نوآوری و شیطنت عجیبی است!
جبه و لباده و شال و قبا
در برش جای کت و سرداری است
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف لباسهای زیبا و مجلل شخصی پرداخته است. در آن اشاره شده که جبه، لباده، شال و قبا به نوعی نماد مقام و منزلت هستند و به جای کت و سرداری برای او قرار گرفتهاند. به عبارت دیگر، این لباسها نشاندهندهی آن است که شخص دارای موقعیت یا افتخاری ویژه است.
بر سرش عمامه، رنگی نو ظهور
فینهای و رشته چلواری است
هوش مصنوعی: او بر سر عمامهای دارد که رنگی تازه و زیباست و به دور آن رشتهای از چلوار پیچیده شده است.
هشته یک خروار ریش و عقل مات
زین خر و زین ریش یک خرواری است
هوش مصنوعی: در این بیت میگوید که با داشتن یک خروار ریش، نمیتوان به درک و عقل واقعی رسید. به نوعی، ظاهری که به نظر میرسد مهم است، اما درواقع نمیتواند به درستی نشاندهنده شخصیت یا خرد فرد باشد. افرادی که فقط به ظواهر توجه میکنند، ممکن است از حقیقت دور باشند.
زود بگرفتم سر راهش که هان:
بازت این چه بازی و بیعاری است؟
هوش مصنوعی: به سرعت سر راهش ایستادم و گفتم: hey، این چه بازی و بیخیالی است که دوباره دنبالش میروی؟
خر ز گرمای هوا، تب میکند
ای خر این پالانت سنگین باری است!
هوش مصنوعی: خر از شدت گرما تب میکند و این بار سنگین بر دوش تو خیلی سنگین است!
وآنگه این ریش دم گامیش چیست؟
کاین چنین در صورتت گلناری است!
هوش مصنوعی: این شعر میپرسد که آن ریش که به شکل دم گامی است، چه معنایی دارد و چرا صورت تو اینقدر زیبا و مانند گل نرگس است؟
گفت این ریشی که بینی ریش نیست:
ریشخند مردم بازاری است!
هوش مصنوعی: این ریشی که میبینی واقعا ریش نیست؛ بلکه فقط تمسخر و دستاندازی به حرفهای مردم عادی است!
تازه در خط وکالت رفتهام
با عوامم عزم خوشرفتاری است!
هوش مصنوعی: من تازه به عنوان وکیل شروع به کار کردهام و تصمیم دارم با مردم با اخلاق خوب رفتار کنم!
گفتمش: تغییر «اونیفورم» هم
در وکالت، چون نظام اجباری است؟
هوش مصنوعی: از او پرسیدم که آیا تغییر لباس کار در وکالت هم مانند نظام اجباری است؟
هشتی عمامه، کله برداشتی!
گفت: این رسم کلهبرداری است!
هوش مصنوعی: هشتی با عمامهای که به سر دارد، به من گفت: این کار همیشه به این شکل انجام میشود!
وین لباس و هیکل مردمفریب
اولین فرمول مردمداری است!!
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و جذاب اولین قدم برای جلب توجه و رضایت مردم است.
ریش انباری ز رأی مردم است
رأی مردم اندر آن انباری است
هوش مصنوعی: رشتهای از موهای صورت ناشی از نظرات و آرای مردم است و این نظرات در آن مجموعه انباشت شدهاند.
اولین شرط وکالت: ریش و آنک
میتراشد از وکالت عاری است
هوش مصنوعی: برای دریافت وکالت، اولین شرط داشتن ریش است و کسی که ریش خود را میتراشد، از این حق و صلاحیت محروم است.
دیدمش آنگه که میگفت این سخن
آبی از بینی به ریشش جاری است
هوش مصنوعی: او را دیدم که در حال گفتن این جمله بود و از بینیاش آب دانهای به ریشش میچکید.
کاولین شرطش کثافتکاری است!
کاولین شرطش کثافتکاری است!
هوش مصنوعی: اولین اصل این کار، آلودگی و ناپاکی است!