گنجور

بخش ۵ - غزل

عاشقی ترک خواب و خور کرده
جای خود را ز گریه تر کرده
حیرت حسن دوست جانش را
از تن خویش بی‌خبر کرده
دایم اندر نماز و روزهٔ عشق
درس عشاق را ز بر کرده
پیش تیر ارادت معشوق
جگر خویش را سپر کرده
کارش از دست خود بدر رفته
یارش از کوی خود بدر کرده
در ره کوی دوست بی‌سر و پا
دل و جان داده، پا ز سر کرده
همت عالیش عراقی را
سفر راه پرخطر کرده

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقی ترک خواب و خور کرده
جای خود را ز گریه تر کرده
هوش مصنوعی: عاشق به خاطر عشقش خواب و خوراک را ترک کرده و به خاطر گریه‌اش مکانش را تر کرده است.
حیرت حسن دوست جانش را
از تن خویش بی‌خبر کرده
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت دوست آن‌قدر حیرت‌انگیز است که جانش را از بدنی که در آن زندگی می‌کند، بی‌خبر کرده است.
دایم اندر نماز و روزهٔ عشق
درس عشاق را ز بر کرده
هوش مصنوعی: همیشه مشغول عبادت و پرستش عشق است و درس‌های عشق را از حفظ کرده است.
پیش تیر ارادت معشوق
جگر خویش را سپر کرده
هوش مصنوعی: عاشق برای دفاع از عشق خود، جان و دلش را در برابر تیر محبت معشوق قرار داده است.
کارش از دست خود بدر رفته
یارش از کوی خود بدر کرده
هوش مصنوعی: او از دست خودش خارج شده و محبوبش نیز او را از محله‌اش رانده است.
در ره کوی دوست بی‌سر و پا
دل و جان داده، پا ز سر کرده
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و محبتی که به دوست دارم، تمام وجودم را قربانی کرده‌ام و حتی از خودم هم دست کشیده‌ام.
همت عالیش عراقی را
سفر راه پرخطر کرده
هوش مصنوعی: عزم و اراده قوی عراقی، او را به سفر در مسیرهای پرخطر ترغیب کرده است.