بخش ۶ - غزل
هر دلی کان به عشق مایل نیست
حجرهٔ دیو دان، که آن دل نیست
زاغ، گو: بیخبر بمیر از عشق
که ز گل، عندلیب غافل نیست
دل بیعشق چشم بینور است
خود ببین حاجب دلایل نیست
بیدلان را جز آستانهٔ عشق
در ره کوی دوست منزل نیست
هر که مجنون شود درین سودا
ای عراقی، مگو که عاقل نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر دلی کان به عشق مایل نیست
حجرهٔ دیو دان، که آن دل نیست
هوش مصنوعی: هر دلی که به عشق گرایش نداشته باشد، باید آن را به مثابه دل دیو دانست، چرا که آن دل در حقیقت دل نیست.
زاغ، گو: بیخبر بمیر از عشق
که ز گل، عندلیب غافل نیست
هوش مصنوعی: زاغ گفت: بیخبر بمیر از عشق، زیرا بلبل از گل غافل نیست.
دل بیعشق چشم بینور است
خود ببین حاجب دلایل نیست
هوش مصنوعی: دل بدون عشق همچون چشمی بدون نور است. خودت مشاهده کن که دلیلها وجود ندارد.
بیدلان را جز آستانهٔ عشق
در ره کوی دوست منزل نیست
هوش مصنوعی: عاشقان بدون دل، جز در آستانهٔ عشق و در مسیر دوست، جایی برای اقامت ندارند.
هر که مجنون شود درین سودا
ای عراقی، مگو که عاقل نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که در این عشق دیوانه شود، ای عراقی، نگو که او عاقل نیست.
حاشیه ها
1394/08/28 00:10
نجمه برناس
به قول نظامی : آن دل که بود ز عشق خالی / سیلاب غمش براد ، حالی
و حتی آرزو می کند :
گرچه ز شراب عشق مستم / عاشق تر از این کنم که هستم
عراقی شاعر عارف مسلک نیز همچون شاعران دیگر عشق را مقدس می داند و دلی را که خالی از عشق است خانه دیو می داند