گنجور

مقدمه

بدان که در اثنای هر لمعه‌ای ازین لمعان ایمائی کرده می‌آید بحقیقتی منزه از تعین، خواه حبش نام نه خواه عشق، اذلامشاحة فی الالفاظ، و اشارتی نموده می‌شود بکیفیت سیراو در اطوار و ادوار، وسفر اودر مراتب استیداع و استقرار، و ظهور او بصورت معانی و حقایق،‌و بروز او بکسوت معشوق و عاشق و باز انطوای عاشق در معشوق عیناً، و انزوای معشوق در عاشق حکماً، و اندراج هر دو در سطوات وحدت او جمعاً. و هنالک اجتمع الفرق و ارتتق الفتق و استتر النور فی النور وبطن الظهور فی الظهور، و نودی من وراء سرادقات العزة: الا کل شیئی ما خلاالله باطل، و غایت العین لارسم و لااثر، و برزوالله الواحد القهار

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که در اثنای هر لمعه‌ای ازین لمعان ایمائی کرده می‌آید بحقیقتی منزه از تعین، خواه حبش نام نه خواه عشق، اذلامشاحة فی الالفاظ، و اشارتی نموده می‌شود بکیفیت سیراو در اطوار و ادوار، وسفر اودر مراتب استیداع و استقرار، و ظهور او بصورت معانی و حقایق،‌و بروز او بکسوت معشوق و عاشق و باز انطوای عاشق در معشوق عیناً، و انزوای معشوق در عاشق حکماً، و اندراج هر دو در سطوات وحدت او جمعاً. و هنالک اجتمع الفرق و ارتتق الفتق و استتر النور فی النور وبطن الظهور فی الظهور، و نودی من وراء سرادقات العزة: الا کل شیئی ما خلاالله باطل، و غایت العین لارسم و لااثر، و برزوالله الواحد القهار
هوش مصنوعی: در هر لحظه‌ای که نور خاصی در عالم تابیده می‌شود، واقعیتی خالص و بدون ویژگی‌های مشخص پدیدار می‌گردد، چه به نام عشق یا محبت. این نور به نحوی اشاره می‌کند به چگونگی سفر در مراحل و وضعیت‌ها و چگونگی ظهور آن به واسطه معانی و حقایق مختلف. عشق و معشوق به صورت همزمان تجلی یافته‌اند و عاشق به طور کامل در معشوق مستحیل می‌شود و معشوق نیز به طرز منطقی در عاشق قرار می‌گیرد. در اینجا، دو مقام به یکدیگر پیوسته و تفکیک‌ها جمع می‌شود و نور در نور پنهان می‌گردد. از فراز عرش عزت ندا داده می‌شود که همواره همه چیز جز خدا باطل است و هدف نهایی وجود نه نامی است و نه اثر. تنها خداوند یکی و قاهر بر تمام چیزهاست که در نهایت نمایان خواهد شد.