لمعۀ شانزدهم
یک استاد از پس ظل خیال چندین صور مختلف واشکال متضاد مینماید، حرکات و سکنات و احکام و تصرفات همه بحکم او، و او پس پرده نهان، چون پرده براندازد ترا معلوم شود که حقیقت آن صور و افعال آن صور چیست؟
شعر
بیت
و کل الذیشاهدته فعل واحد
بمفرده لکن بحجب الاکنة
اذا ما ازال الستر لم ترغیره
و لمیبق بالاشکال، اشکال ریبة
سر: ان ربک واسع المغفرة، آن اقتضا میکند که جملۀ کاینات ستر او باشد.
آفتابی است حضرتش که دو کون
پیش او سایه بان همی یابم
و او فاعل پس آن سایه بان:و هم لایشعرون، که اگر سر: والله خلقکم و ماتعملون، با ایشان غمزه زدی، جبراً و قهراً همه را معلوم شدی که:
نسبت فعل و اقتدار بما
هم از آن رو بود که او باشد
والا: آن را که بخود وجود نبود فعل چگونه بود، اقتدارکی تواند بود؟
هم از او دان که جان سجود کند
ابر هم ز آفتاب جود کند
اصل همه فعل یکی است، الا آنست که در هر محلی رنگی دیگر مینماید و در هر جائی نامی دیگر باید: یسقی بماء واحد و نفضل بعضها علی بعض فی الاکل.
لمعۀ پانزدهم: محب سایۀ محبوبست، هر جا که رود در پی او رود. مصراع:لمعۀ هفدهم: معشوق هر لحظه از دریچۀ هر صفتی با عاشق روی دیگر نماید،عین عاشق از پرتو روی او هر دم روشنائی دیگر یابد، هر چند جمال بیش عرضه کند، عشق غالب تر آید، و هرچند عشق مستولیتر گردد، جمال خوبتر نماید و بیگانگی معشوق از عاشق بیشتر شود، تا عاشق از جفای معشوق در عشق گریزد و از دو گانگی در یگانگی آویزد، گفتهاند: ظهور انوار بقدر استعداد است و فیض بقدر قابلیت.
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.