گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۷

بگذر ای غافل ز یاد این و آن
یاد حق کن تا بمانی جاودان
تا فراموشت نگردد غیر حق
در حقیقت نیستی ذاکر، بدان
چون فراموشت شد آنچه دون اوست
ذاکری، گرچه نجنبانی زبان
خود نیابی چاشنی ذکر دوست
تا کنی یاد خود و سود و زیان
چون ز خود وز یاد خود فارغ شوی
شاهد مذکور گردی بی گمان
بگذری از ذکر اسماء و صفات
چون شود مذکور جانت را عیان
ذکر جانت را فراگیرد چنانک
نایدت یاد از دل و جان و روان
واله و مدهوش کردی آن نفس
در جمال لایزالی، بی‌نشان
هر چه خواهی آن زمان یابی ازو
خود کسی خود را نخواهد آن زمان
این چنین دولت نخواهی تو مگر
بر کنی دل را ز یاد این و آن
یاد ناید هیچ گونه حق تو را
تا تو یاد آری ز یار و خان و مان
ای عراقی، غیر یاد او مکن
تا مگر یاد آیدت با ذاکران

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگذر ای غافل ز یاد این و آن
یاد حق کن تا بمانی جاودان
هوش مصنوعی: از یاد این و آن بگذر و به یاد خداوند باش تا همیشه و به طور پایدار در یاد او بمانی.
تا فراموشت نگردد غیر حق
در حقیقت نیستی ذاکر، بدان
هوش مصنوعی: برای آنکه فراموش نکنی جز حقیقت، در واقعیتی وجود نداری که یادآور آن باشد.
چون فراموشت شد آنچه دون اوست
ذاکری، گرچه نجنبانی زبان
هوش مصنوعی: وقتی که فراموش کرده‌ای آنچه که برای تو پایین‌تر از ارزش‌هاست، حتی اگر زبانت را حرکت ندهی، آنچه را باید به یاد داشته باشی، به خاطر می‌آوری.
خود نیابی چاشنی ذکر دوست
تا کنی یاد خود و سود و زیان
هوش مصنوعی: اگر خود را فراموش کنی و فقط به یاد ذکر دوست باشی، نمی‌توانی به منفعت و ضرر خود فکر کنی.
چون ز خود وز یاد خود فارغ شوی
شاهد مذکور گردی بی گمان
هوش مصنوعی: وقتی از خود و یاد خود رهایی یابی، بدون شک به مقام و حالتی می‌رسی که قادر به دیدن حقیقت و واقعیت‌های شگفت‌انگیز خواهی بود.
بگذری از ذکر اسماء و صفات
چون شود مذکور جانت را عیان
هوش مصنوعی: اگر از ذکر نام‌ها و ویژگی‌ها بگذری، آنگاه جانت به وضوح خودش را نشان می‌دهد.
ذکر جانت را فراگیرد چنانک
نایدت یاد از دل و جان و روان
هوش مصنوعی: ذکر نامت هرچقدر می‌زند، باید به حدی باشد که دیگر هیچ چیزی از دل، جان و روانت یادت نرود.
واله و مدهوش کردی آن نفس
در جمال لایزالی، بی‌نشان
هوش مصنوعی: تو با زیبایی بی‌نظیر و جاودانه‌ات، مرا حیران و سرمست کردی، به‌گونه‌ای که نشانه‌ای از خودم در آن beauty نمی‌بینم.
هر چه خواهی آن زمان یابی ازو
خود کسی خود را نخواهد آن زمان
هوش مصنوعی: هر چیزی که بخواهی، در آن زمان به دست می‌آوری، اما در آن لحظه هیچ کس به فکر خود نیست و هیچ‌کس به خواسته‌های خودش اهمیت نمی‌دهد.
این چنین دولت نخواهی تو مگر
بر کنی دل را ز یاد این و آن
هوش مصنوعی: برای دستیابی به سعادت و خوشبختی، باید از تعلقات و یاد دیگران دل بکنی.
یاد ناید هیچ گونه حق تو را
تا تو یاد آری ز یار و خان و مان
هوش مصنوعی: هیچ‌گاه حق تو را به یاد نمی‌آورند مگر اینکه تو به یاد یار و خانه‌ات باشی.
ای عراقی، غیر یاد او مکن
تا مگر یاد آیدت با ذاکران
هوش مصنوعی: ای عراقی، غیر از یاد خدا چیزی را به خاطر نیاور تا این که با یادآوری ذکرکنندگان، یاد او به ذهنت بیاید.

حاشیه ها

1397/04/01 21:07
مجتبی

وزن شعر (فاعلاتن فاعلاتن فاعلن) میباشد.