گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۳

مبند ای دل، بجز در یار خود دل
امید از هر که داری جمله بگسل
ز منزلگاه دونان رخت بربند
ورای هر دو عالم جوی منزل
برون کن از درون سودای گیتی
ازین سودا بجز سودا چه حاصل؟
منه دل بر چنین محنت سرایی
که هرگز زو نیابی راحت دل
دل از جان و جهان بردار کلی
نخست آنگه قدم زن در مراحل
که راهی بس خطرناک است و تاریک
که کاری سخت دشوار است و مشکل
نمی‌بینی چو روی دوست، باری
حجابی پیش روی خود فروهل
ز شوق او تپان می‌باش پیوست
میان خاک و خون، چون مرغ بسمل
چو روی حق نبینی دیده بردوز
نباید دید، باری، روی باطل
تو هم بربند بار خود از آنجا
که همراهانت بربستند محمل
قدم بر فرق عالم نه، عراقی
نمانی تا درینجا پای در گل

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مبند ای دل، بجز در یار خود دل
امید از هر که داری جمله بگسل
هوش مصنوعی: ای دل، جز به یار خود هیچ امیدی نداشته باش و از هر چیز و کسی که به آن دل بسته‌ای، جدا شو.
ز منزلگاه دونان رخت بربند
ورای هر دو عالم جوی منزل
هوش مصنوعی: از جایی که افراد پست و فرومایه زندگی می‌کنند، دور شو و به جستجوی مکانی برتر بپرداز که فراتر از هر دو عالم باشد.
برون کن از درون سودای گیتی
ازین سودا بجز سودا چه حاصل؟
هوش مصنوعی: از خود بیرون کن اندیشه‌های دنیایی را؛ از این فکر، جز خیال و تفکر چه به دست می‌آوری؟
منه دل بر چنین محنت سرایی
که هرگز زو نیابی راحت دل
هوش مصنوعی: دل را بر این خانه‌ی پر از درد و رنج نبند، زیرا در اینجا هرگز آرامش خاطر نخواهی یافت.
دل از جان و جهان بردار کلی
نخست آنگه قدم زن در مراحل
هوش مصنوعی: دل خود را از دنیا و همهٔ آنچه در آن است آزاد کن، سپس با تمام وجود در مسیرهای زندگی قدم بردار.
که راهی بس خطرناک است و تاریک
که کاری سخت دشوار است و مشکل
هوش مصنوعی: راهی که در پیش رو داریم، بسیار خطرناک و تاریک است و انجام این کار، بسیار دشوار و مشکل به نظر می‌رسد.
نمی‌بینی چو روی دوست، باری
حجابی پیش روی خود فروهل
هوش مصنوعی: وقتی که چهره دوست را نمی‌بینی، چگونه می‌توانی حجاب یا مانع را در مقابل خودت کنار بگذاری؟
ز شوق او تپان می‌باش پیوست
میان خاک و خون، چون مرغ بسمل
هوش مصنوعی: به خاطر عشق او، قلبم مداوم می‌تپد و در میانه‌ی خاک و خون قرار دارد، مانند پرنده‌ای که بر اثر تیر، به سختی زنده است.
چو روی حق نبینی دیده بردوز
نباید دید، باری، روی باطل
هوش مصنوعی: زمانی که حقیقت را نبیند، نباید چشمش را به باطل معطوف کند. چون در واقع، توجه به آنچه نادرست است، بی‌فایده است.
تو هم بربند بار خود از آنجا
که همراهانت بربستند محمل
هوش مصنوعی: تو هم بار و بند و بست خود را از جایی که دوستانت این کار را کردند، جمع کن.
قدم بر فرق عالم نه، عراقی
نمانی تا درینجا پای در گل
هوش مصنوعی: بر بالای سر جهان نرو، ای عراقی، اگر اینجا بایستی، در گِل خواهی ماند.