گنجور

غزل شمارهٔ ۱

هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا
تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما
باد می‌پیمایم و بر باد عمری می‌دهم
ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟
چون ندارم همدمی، با باد می‌گویم سخن
چون نیابم مرهمی، از باد می‌جویم شفا
آتش دل چون نمی‌گردد به آب دیده کم
می‌دمم بادی بر آتش، تا بَتَر سوزد مرا
تا مگر خاکستری گردم به بادی بر شوم
وا رَهَم زین تنگنای محنت آباد بلا
مردن و خاکی شدن بهتر که بی تو زیستن
سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا
خود ندارد بی‌رخ تو زندگانی قیمتی
زندگانی بی‌رخ تو مرگ باشد با عنا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا
تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما
هوش مصنوعی: هر صبح با صدای ناله و گریه به نسیم صبحگاهی شکایت می‌کنم تا پیامی از من به کوی شما بیاورد.
باد می‌پیمایم و بر باد عمری می‌دهم
ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟
هوش مصنوعی: من در نوسان باد حرکت می‌کنم و عمری را به باد سپرده‌ام. اگر نه، آیا نسیم می‌تواند بر خاک تو راهی بیابد؟
چون ندارم همدمی، با باد می‌گویم سخن
چون نیابم مرهمی، از باد می‌جویم شفا
هوش مصنوعی: چون کسی را برای صحبت کردن ندارم، با باد صحبت می‌کنم و وقتی که درمانی پیدا نمی‌کنم، از باد کمک می‌طلبم تا به من آرامش دهد.
آتش دل چون نمی‌گردد به آب دیده کم
می‌دمم بادی بر آتش، تا بَتَر سوزد مرا
هوش مصنوعی: آتش دل من چون با اشک‌هایم خاموش نمی‌شود، به همین خاطر بادی به آتش می‌زنم تا بیشتر سوزانده شوم.
تا مگر خاکستری گردم به بادی بر شوم
وا رَهَم زین تنگنای محنت آباد بلا
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که روزی به قدری بی‌وزن و بی‌تعلق شوم که همچون خاکستر در وزش بادی آزاد و رها گردم و از این محنت و دشواری‌ها نجات یابم.
مردن و خاکی شدن بهتر که بی تو زیستن
سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا
هوش مصنوعی: بهتر است که بمیرم و به خاک بروم تا اینکه بدون تو زندگی کنم و بسوزم. بسیار دل‌خوش‌کننده‌تر است که از روی تو جدا شوم.
خود ندارد بی‌رخ تو زندگانی قیمتی
زندگانی بی‌رخ تو مرگ باشد با عنا
هوش مصنوعی: زندگی بدون حضور تو هیچ ارزشی ندارد و در حقیقت، زندگی بدون چهره تو همانند مرگ است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱ به خوانش سیدمصطفی شجاعی
غزل شمارهٔ ۱ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۱ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1386/12/18 18:03
Nader Bazzazieh

mordan o khaki shodan behtar ke "bi" to zistan
---
پاسخ: کلمه‌ی «با» در مصرع مورد اشاره با «بی» جایگزین شد. در هر صورت اگر از دوستان کسی به نسخه‌ی معتبر یا تصحیح شده‌ی کاغذی دیوان عراقی دسترسی دارد لطفاً این مصرع و درست آن را با استناد به نسخه‌ی در دسترس ذکر کند تا در صورت تحریف اشتباه به استناد منطق کلمه‌ی قبلی بازگردانده شود.

1389/03/03 17:06
بصیری

با درود و تهیات فراوان به جمع ادب دوستان گنجور
در پایان مصرع دوم از بیت دوم غزل شماره یکِ دیوان عراقی علامت سئوال آمده است.
اولاً این مصرع: «وارنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا» سئوالی نیست بلکه استفهامی است و در صورت ضرورت علامت استفهامی «!» بایستی آورده شود.
ثانیاً در زبان فارسی و عربی (بر خلاف زبانهای لاتین)، جمله خود بیان کننده حالت سئوالی یا استفهامی است و نیازی به علائم ؟ یا ! نیست.
متأسفانه در نیم قرن اخیر و حتی کمی بیشتر تقلیدهایی از قواعد زبانهای اروپایی به زبان فارسی راه یافته که خالی از اعراب است. مانند تقلید از علائم ساختگی برای تلفظ یک کلمه که در زبان فارسی و عربی به ثمره ا، و، ی، َ ، ِ ، ُ از آنها بی‌نیازیم.
ضمناً کلمه اول مصرع فوق بایستی «وارنه» نوشته شود و حذف الف بی‌مورد است ولو که به ضرورت شعری «ورنه» خوانده شود.
با تجدید ارادت
بصیری(فقیر)
پاریس دوم ژوئن 2010
---
پاسخ: با تشکر، دیدگاه شما دربارۀ علامتگذاری و رسم‌الخط دیدگاه غالب نیست (با توجه به مطالبی که در کتابهای درسی ادبیات در ایران تدریس می‌شود) و سلیقه‌ای محسوب می‌شود. هر چند گنجور از لحاظ علامتگذاری یا رسم‌الخط یکدست نیست و با توجه به اتکای آن به منابع از پیش دیجیتالی شده تصحیح رسم‌الخط یا علامتگذاری با توجه به حجم غلطهای تایپی موجود و مشکلات دیگر فعلاً در درجۀ چندم اهمیت قرار دارد. در هر حال، دیدگاه شما را (که از طریق ایمیل دریافت شده) جهت ملاحظۀ دوستان در حاشیۀ همین شعر مطرح کردیم.

1391/02/27 11:04
مهدی

مصرع اول اشکال وزنی دارد!
اگر به جای سحر « سحرگه» نوشته شود وزن درست می شود.
هر سحرگه ناله و زاری کنم پیش صبا
فاعلاتــن فاعلاتــن فاعلاتــن فاعلــن

1392/12/14 18:03
صفری

سلام! در نسخه چاپی مرحوم نفیسی، چاپ پنجم (1368)، کتاب‌خانه سنائی، صفحه 141، کلمه مورد بحث در بیت ما قبل آخر «با تو زیستن» ذکر شده است؛ نسخه جدیدتری را ندیدم. به هر حال با عقل و منطق همان بی تو زیستن بیشتر جور در می‌آید. انتخاب با شما! در پناه خداوند و موفق باشید!

1392/12/14 18:03

سلام مجدد و عرض معذرت برای دو تا شدن پست‌ها! بیت اول هم در همان چاپ مذکور مرحوم نفیسی، به شکل «هر سحر *صد* ناله و زاری کنم پیش صبا» آمده است. در پناه خدا و موفق باشید.

1394/11/11 19:02
خلیل رحیمی

در بیت اول در خصوص اشکال وزنی در نسخه چاپ انتشارات داریوش آمده: هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا
با تشکر از دوستان ادب دوست و شب به خیر.
---
پاسخ: با سپاس، «صد» اضافه شد.

1402/05/24 01:07
سید مصطفی سامع


صبح قیامت
 
     در جهان غلغله و  شور و فغان می بینم
    اشکِ ماتم  به رخِ پیر و جوان می بینم

   چه  شده  جن و  ملک  ناله و  افغان  دارند   
   قدسیان ناله کنان صیحه زنان می بینم

    ضجه و شیون و ندبه  به جهان است فزون    
    گوئیا   صبح قیامت  به  جهان می بینم


   شش جهت گشته   سیه  پوش ِ عزا و اندوه      
    هر طرف می نگرم سینه زنان می بینم


     هاتفی گفت که در  دشت  بلا  غوغا  شد        
   راس خوبان جهان  خون فشان  می بینم

   آه  و  صد آه  سَرِی  بر سر نی گشته بلند      
   خواهری را ز غمش مُویه کُنان می بینم

(سامع) از ماتمِ عظمایِ زمانْ  دمْ درکش
مادری را به عزاْ تعزیه خوان می بینم
شنبه ۱۵ -۰۶ -۱۳۹۹

پیوند به وبگاه بیرونی