گنجور

شمارهٔ ۱۹ - تجدید مطلع

آمدم با ثنای صدر کبار
مرکز فرد را محیط و مدار
شرف الدین علی که در همه عمر
درس تکریم او کنم تکرار
نگذارم بصد هر از قران
شکر عشر عشیری از اعشار
آنکه دست و دل مبارک اوست
منبع جود و معدن ایثار
و آنکه با یاد بزم خرم او
مدد جان دهد عقیق عقار
ای پناه تو مأمن ایام
وی جناب تو کعبه زوّار
دشمنت گرچه آدمی است، بشکل
زینهارش بآدمی، مشمار
کآدم اندر ولایت اولاد
کند از ننگ نسبتش انکار
روز خصمت سیاه باد، چو قیر
روی بختت سپید باد، چو قار
کمر دشمنت ز دوران تنگ
افسر خصمت از سپهر افسار
تا بتا بند تازه و سر سبز
شاخ بی بیخ و بیخ بی اشجار
شاخ تعظیم مقتدای جهان
باد سر سبز و تازه از بن و بار
باد مأمور امر تو همه چیز
هفت چرخت چو هفت خدمتکار
بافته ز آب و جاه و رونق و قدر
در پناه کمال این هر چار
ساعد و گوش و گردن و سرملک
افسر و طوق و گوشوار و سوار
در شان ساخته بطالع سعد
کار امسال اولیاء همه پار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمدم با ثنای صدر کبار
مرکز فرد را محیط و مدار
هوش مصنوعی: من به حضور بزرگانی که در رأس همه چیز هستند، آمده‌ام و در اینجا به دور کسی می‌گردم که مرکز توجه و مدار زندگی‌ام است.
شرف الدین علی که در همه عمر
درس تکریم او کنم تکرار
هوش مصنوعی: شرف‌الدین علی کسی است که من در طول زندگی‌ام همواره به احترام او می‌پردازم و آن را تکرار می‌کنم.
نگذارم بصد هر از قران
شکر عشر عشیری از اعشار
هوش مصنوعی: نمی‌گذارم به بهانه‌های مختلف از حق و حقوق و عوض‌هایی که به من تعلق دارد، کوتاه بیایم.
آنکه دست و دل مبارک اوست
منبع جود و معدن ایثار
هوش مصنوعی: کسی که دست و دلش نیکوست، سرچشمه generosity و محل فداکاری است.
و آنکه با یاد بزم خرم او
مدد جان دهد عقیق عقار
هوش مصنوعی: کسی که با یاد یادبود خوشایند او به زندگی اش قوت و انگیزه می‌بخشد، همچون سنگی قیمتی و باارزش است.
ای پناه تو مأمن ایام
وی جناب تو کعبه زوّار
هوش مصنوعی: ای پناه تو، پناهگاه روزگار و مقام تو مانند کعبه برای زیارت کنندگان است.
دشمنت گرچه آدمی است، بشکل
زینهارش بآدمی، مشمار
هوش مصنوعی: دشمنت هرچند انسان است، اما به خاطر ظاهری که دارد او را به حساب انسانیت نیاور.
کآدم اندر ولایت اولاد
کند از ننگ نسبتش انکار
هوش مصنوعی: انسانی که در جامعه‌ای فرزندی به دنیا می‌آورد، به خاطر شعف و افتخارش، نمی‌تواند نسبت خود را انکار کند.
روز خصمت سیاه باد، چو قیر
روی بختت سپید باد، چو قار
هوش مصنوعی: روز دشمنی‌ات تاریک باشد، مانند قیر، و روز خوشی‌ات روشن باشد، مانند سفید.
کمر دشمنت ز دوران تنگ
افسر خصمت از سپهر افسار
هوش مصنوعی: دشمن تو به دلیل محدودیت‌هایش به زحمت افتاده و تو نیز به خاطر قدرت و تسلطی که داری، از موقعیت خاص خود به خوبی استفاده می‌کنی.
تا بتا بند تازه و سر سبز
شاخ بی بیخ و بیخ بی اشجار
هوش مصنوعی: تا وقتی که شخصیت‌های زیبا و جوان از شاخ و برگ‌های تازه و سرسبز با درختان بدون ریشه و بی‌ثبات تزیین شوند.
شاخ تعظیم مقتدای جهان
باد سر سبز و تازه از بن و بار
هوش مصنوعی: سر بر افراز و شاخساری که نماد ارادت و احترام به رهبری جهان است، همیشه سبز و تازه باقی بماند.
باد مأمور امر تو همه چیز
هفت چرخت چو هفت خدمتکار
هوش مصنوعی: باد به عنوان فرستاده‌ای برای انجام خواسته‌های تو عمل می‌کند؛ همه‌ی عناصر طبیعت به مانند هفت خدمتکار در اطراف تو هستند.
بافته ز آب و جاه و رونق و قدر
در پناه کمال این هر چار
هوش مصنوعی: این جمله به ترکیب چهار عنصر اصلی یعنی آب، مقام، رونق و ارزش اشاره دارد که در کنار کمال و تمامیت زندگی قرار دارند. به عبارت دیگر، این چهار عنصر در زیر سایه و حمایت از کمال انسان شکل می‌گیرند.
ساعد و گوش و گردن و سرملک
افسر و طوق و گوشوار و سوار
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و شکوه اعضای بدن اصلی یک انسان اشاره شده است. ساعد و گوش و گردن و سر به توصیف قسمت‌های مختلف بدن پرداخته و افسر و طوق و گوشواره نمادهای زینتی و زیبا برای بیان عظمت و زیبایی فردی هستند که به نوعی نشان‌دهنده مقام و ارزش او در جامعه است. این توصیف، شکوه و زیبایی را در قالب توصیف طبیعی و نیز زینتی به تصویر می‌کشد.
در شان ساخته بطالع سعد
کار امسال اولیاء همه پار
هوش مصنوعی: کار و امور امسال به خوبی و خوشی پیش می‌روند و به نظر می‌رسد که سرنوشت و مقدر بر نیک‌فرجامی و سعادت است. همه‌ی نیکان و بزرگان نیز در این مسیر و وضعیت خوب قرار دارند.