بخش ۲۹ - خواندن امام با اصحاب نماز ظهر را
چو آن خیره گی بر به یاران شاه
پدید آمد از آن بد اختر سپاه
یکی نامور بد قمامه به نام
در آن دم بیامد به نزد امام
بگفتا که ای شاه روشن روان
نماز آور درگهت انس و جان
رسیده است هنگام پیشین فراز
بیاید به پا داشت حق را نماز
شهش گفت حق برتو رحمت کناد
که آوردی ایدون نمازم به یاد
شمارد ترا داور بی نیاز
از آنان که بگذاشتندش نماز
بخواهید مهلت از این قوم تا
پرستشگر آییم پیش خدا
حبیب دلاور به فرمان شاه
سبک باره گی تاخت سوی سپاه
هر آنچ از خداوند ایمان شنفت
بدان لشکر بدگهر بازگفت
حصین نمیر آن بد اندیش مرد
بدان پیر روشن دل آواز کرد
که بیهوده است ازشما این نماز
که پذرفته نبود بر بی نیاز
بدو پیر فرزانه زد نعره سخت
که ای زشت شوم اختر تیره بخت
پذیرفته باشد نماز شمای
بر پایک دادار فرمان روای؟
ولیکن بر او نگردد قبول
نماز سرافراز سبط رسول (ص)؟
چو این از حبیب آن بد اختر شنید
پی رزم او تیغ کین برکشید
براو پیر مرد گزین حمله کرد
بگرداند از خویشتن تیغ مرد
مرآن تیره دل را رها ساختند
سوی مرکز خویشتن تاختند
سپس با زهیر گزین گفت شاه
تو لختی بمان پیش روی سپاه
هم ایدون شود از پی کارزار
سعید ابن عبداللهت دستیار
سپه را زپرخاش دارید باز
که من با جماعت گذارم نماز
دو مرد گرانمایه تیغ آختند
دمان پیش روی سپه تاختند
پس آنگه خداوند دنیا و دین
به حجاج مسروق گفت این چنین
که آهنگ برکش ز بهر نماز
که حق را پرستش نماییم ساز
چو حجاج مسروق تکبیر گفت
خروش اذان آن شهنشه شنفت
به پا خاست بهر ادای نماز
سوی ایزد آورد روی نیاز
نمودند یاران بدان پیشوا
برای پرستشگری اقتدا
سپه کاین بدیدند ازهر کنار
همی حمله کردند بر شهریار
کمان ها به زه کرده درتاختند
فزون از شمر ناوک انداختند
برو سینه ی خود دومرد گزین
نمودند آماج پیکان کین
نهشتند کاید درآن دار و گیر
زشست سواران سوی شاه تیر
به میدان از آن لشکر پر غرور
فکندند افزون سوار و ستور
سعید گزین ناگه از پا فتاد
زبس تیر آمد بدان پاکزاد
چو پرداخت شاهنشه دین نماز
بدیدش نگون پیکر سرفراز
ده و سه خدنگش به روشن تنا
رسیده زشست خدنگ افکنا
سپرده به جانان خود پاک جان
پر افشانده بردامگاه جهان
بدان کشته بگریست شه زار زار
دل یاوران شد از آن داغدار
بخش ۲۸ - به میدان رفتن جناب زهیر ابن قین ونبرد آزمودن و مراجعت به خدمت امام(ع): زهیرابن قین آن سوار نبردبخش ۳۰ - ذکر مبارزت وشهادت عمروبن قرطه و زهیر ابن قین رحمهماالله: به فرمان شه کرد بعد ازنماز
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو آن خیره گی بر به یاران شاه
پدید آمد از آن بد اختر سپاه
هوش مصنوعی: وقتی که آن آشفتگی و سردرگمی بر یاران شاه نمایان شد، از آن تقدیر نادرست سپاه ایجاد شد.
یکی نامور بد قمامه به نام
در آن دم بیامد به نزد امام
هوش مصنوعی: شخصی معروف به عنوان قمامه، در آن لحظه نزد امام آمد.
بگفتا که ای شاه روشن روان
نماز آور درگهت انس و جان
هوش مصنوعی: او گفت: ای پادشاه با نور و روشنایی، به درگاهت نماز آوردهام، که روح و جان من در آن است.
رسیده است هنگام پیشین فراز
بیاید به پا داشت حق را نماز
هوش مصنوعی: زمان آن فرا رسیده که پس از فراز و بلندی، انسان باید به پا خیزد و حق را با نماز ادا کند.
شهش گفت حق برتو رحمت کناد
که آوردی ایدون نمازم به یاد
هوش مصنوعی: شهنشاه فرمود که رحمت بر تو نازل شود، زیرا تو باعث شدی که نماز من در این لحظه به یاد بیفتد.
شمارد ترا داور بی نیاز
از آنان که بگذاشتندش نماز
هوش مصنوعی: آنکه بینیاز است، تو را به خوبی میشناسد و قضاوتت میکند؛ حتی اگر دیگران از یاد تو بگذرند و تو را فراموش کنند.
بخواهید مهلت از این قوم تا
پرستشگر آییم پیش خدا
هوش مصنوعی: از این گروه درخواستی کنید که به ما مهلت دهند تا بتوانیم به عبادت و نزدیکی به خدا بپردازیم.
حبیب دلاور به فرمان شاه
سبک باره گی تاخت سوی سپاه
هوش مصنوعی: دوست دلیر به دستور پادشاه، با سرعت و چابکی به سمت سپاه راند.
هر آنچ از خداوند ایمان شنفت
بدان لشکر بدگهر بازگفت
هوش مصنوعی: هر چیزی از ایمان که از خداوند شنیده میشود، همانند پیامی است که به دست افرادی نیکوکار و باخیر منتقل میشود.
حصین نمیر آن بد اندیش مرد
بدان پیر روشن دل آواز کرد
هوش مصنوعی: مرد بدگمان و ناپسند، هرگز نمیتواند از شر و بدی رهایی یابد، حتی اگر انسانی پاکدل و روشنفکر او را بخواند و راهنماییاش کند.
که بیهوده است ازشما این نماز
که پذرفته نبود بر بی نیاز
هوش مصنوعی: نماز شما بیفایده است، چرا که در حضور کسی که نیازی به عبادت ندارد، پذیرفته نخواهد شد.
بدو پیر فرزانه زد نعره سخت
که ای زشت شوم اختر تیره بخت
هوش مصنوعی: پیر دانا با صدای بلند فریاد زد که ای بدشگون و بدبخت!
پذیرفته باشد نماز شمای
بر پایک دادار فرمان روای؟
هوش مصنوعی: آیا نماز شما در برپایی و عبادت خداوند، مورد قبول واقع شده است؟
ولیکن بر او نگردد قبول
نماز سرافراز سبط رسول (ص)؟
هوش مصنوعی: اما نماز سرافراز فرزند رسول خدا (ص) بر او پذیرفته نمیشود.
چو این از حبیب آن بد اختر شنید
پی رزم او تیغ کین برکشید
هوش مصنوعی: وقتی حبیب بدشانس این خبر را شنید، از روی کینه و دشمنی، شمشیرش را برای مبارزه بالا برد.
براو پیر مرد گزین حمله کرد
بگرداند از خویشتن تیغ مرد
هوش مصنوعی: یک مرد کهنسال از خود دفاع کرد و با شجاعت به مقابله با دشمن پرداخت و سلاح او را از خود دور کرد.
مرآن تیره دل را رها ساختند
سوی مرکز خویشتن تاختند
هوش مصنوعی: دل حساس و ناامید را رها کردند و به سمت اصل و هویت واقعی خود حرکت کردند.
سپس با زهیر گزین گفت شاه
تو لختی بمان پیش روی سپاه
هوش مصنوعی: سپس شاه به زهیر گفت که مدتی در مقابل سپاه بایستد و منتظر بماند.
هم ایدون شود از پی کارزار
سعید ابن عبداللهت دستیار
هوش مصنوعی: به همین ترتیب، سعید ابن عبدالله به عنوان یاریکننده در میدان نبرد میشود.
سپه را زپرخاش دارید باز
که من با جماعت گذارم نماز
هوش مصنوعی: لطفاً با آرامش با لشکر رفتار کنید، زیرا من با گروهی در حال نماز خواندن هستم.
دو مرد گرانمایه تیغ آختند
دمان پیش روی سپه تاختند
هوش مصنوعی: دو مرد باارزش و شجاع در آن لحظه شمشیرهای خود را آماده کردند و به سمت دشمن پیش رفتند.
پس آنگه خداوند دنیا و دین
به حجاج مسروق گفت این چنین
هوش مصنوعی: سپس خداوند دنیا و دین به حجاج مسروق خطاب کرد و گفت: اینگونه.
که آهنگ برکش ز بهر نماز
که حق را پرستش نماییم ساز
هوش مصنوعی: آنگاه که برای نماز به پا میخیزیم، آهنگ آن را خوشایند و دلنشین کنیم تا بتوانیم به پرستش حق بپردازیم.
چو حجاج مسروق تکبیر گفت
خروش اذان آن شهنشه شنفت
هوش مصنوعی: وقتی حجاج مسروق فریاد تکبیر زد، صدای اذان آن پادشاه مورد توجه قرار گرفت.
به پا خاست بهر ادای نماز
سوی ایزد آورد روی نیاز
هوش مصنوعی: شخصی برای نماز به پا میخیزد و با رویی نیایشگر به سوی خدا میرود.
نمودند یاران بدان پیشوا
برای پرستشگری اقتدا
هوش مصنوعی: دوستان به آن پیشوای بزرگ نشان دادند که برای عبادت و پرستش، باید از او پیروی کرد.
سپه کاین بدیدند ازهر کنار
همی حمله کردند بر شهریار
هوش مصنوعی: سپاه که این صحنه را دیدند، از هر سو به سمت شاه حمله کردند.
کمان ها به زه کرده درتاختند
فزون از شمر ناوک انداختند
هوش مصنوعی: کمانها را به کشیدند و به سمت هدف رها کردند، به قدری که از حریف هم بیشتر تیراندازی کردند.
برو سینه ی خود دومرد گزین
نمودند آماج پیکان کین
هوش مصنوعی: برو و دو مرد را برای سینهات انتخاب کن که هدف تیرهای کینه هستند.
نهشتند کاید درآن دار و گیر
زشست سواران سوی شاه تیر
هوش مصنوعی: در آنجا که مردان جنگجو با شتاب به سمت شاه تیر میزنند، آمادهباش و تدبیر لازم است تا از این وضع نجات یابند.
به میدان از آن لشکر پر غرور
فکندند افزون سوار و ستور
هوش مصنوعی: آن لشکری که از روی خودخواهی و تکبر به میدان آمده بود، سواران و اسبهای زیادی را به کار گرفته و به میدان نبرد فرستادهاند.
سعید گزین ناگه از پا فتاد
زبس تیر آمد بدان پاکزاد
هوش مصنوعی: سعید ناگهان از شدت ضربهای که خورد به زمین افتاد، چون تعداد تیرهایی که به او شلیک شد بسیار زیاد بود.
چو پرداخت شاهنشه دین نماز
بدیدش نگون پیکر سرفراز
هوش مصنوعی: وقتی که شاه بزرگ وظیفه خود را به پایان رساند و به انجام نماز پرداخت، متوجه وضعیت ناگوار و سرنگونی جسم سرفراز او شد.
ده و سه خدنگش به روشن تنا
رسیده زشست خدنگ افکنا
هوش مصنوعی: دهی و سه تیرش به روشنی رسیدهاند، از دستان شش تیرانداز پرتاب شدهاند.
سپرده به جانان خود پاک جان
پر افشانده بردامگاه جهان
هوش مصنوعی: به معشوق خود، که روح و جانم را به او سپردهام، اعتماد کردهام و جانم را در این دنیای پر فراز و نشیب به او هدیه کردهام.
بدان کشته بگریست شه زار زار
دل یاوران شد از آن داغدار
هوش مصنوعی: پادشاه به شدت بر مرگ کسی که برایش عزیز بود، گریه کرد و دل یارانش نیز از این فقدان بسیار داغدار شد.