بخش ۲۷ - رفتن علیا مکرمه زینب خاتون به بدرود قبر مطهر مادر بزرگوار خود
شنیدم سربانوان بهشت
بهین دخت زهرای مینو سرشت
شبی رفت افسرده و دل دژم
به بدرود مادر چمان ازحرم
چو برتربت پاک زهرا چمید
خروشید ازدل چو آنجا رسید
همی ریخت مویان به زیر نقاب
به گلبرگ رخ از دو دیده گلاب
که این عصمت پاک پروردگار
گزین دخت پیغمبر تاجدار
حسین (ع) آنکه بودت گل گلشنا
ز رویش جهان بین بدت روشنا
زکین بد اندیش بیچاره گشت
زهجرتگه جدش آواره گشت
من از این سفر سخت ترسانمی
ز عزم برادر هراسانمی
سفر کش ز آغاز دل خون بود
ندانم که انجام آن چون بود؟
چو این گفت خاتون به جوش و خروش
ازآن تربت آمد چنینش به گوش
که ای دخت فرخنده دیدار من
اسیر بلا زینب زار من
شکیبا کن ازهر غمی خویش را
زدل دور کن رنج و تشویش را
هرآنچ ایزد پاک برسرنوشت
ازآن پای بیرون نبایست هشت
خدا راست حکمت بسی زین سفر
که جز اوکس از آن ندارد خبر
در این ره به همراهتان از وطن
من آیم به جان گر نیایم به تن
برو کودکان را پرستار باش
به هر رنج و تیمارشان یار باش
چو آمد به هوش از حرم شد برون
دو دیده پر از آب و دل پر ز خون
بیامد سوی خانه با داغ و درد
همی اشک گرمش بد و آه سرد
بخش ۲۶ - نشان دادن امام زمین کربلا را: فراز زمین ها همه گشت پستبخش ۲۸ - در بیان مامور فرمودن امام(ع)حضرت ابوالفضل العباس را: چو روز دگر بر هیون سپهر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنیدم سربانوان بهشت
بهین دخت زهرای مینو سرشت
هوش مصنوعی: شنیدم که فرشتگان بهشتی درباره دختر زیبای فاطمه سلام میکنند.
شبی رفت افسرده و دل دژم
به بدرود مادر چمان ازحرم
هوش مصنوعی: یک شب غمگین و دلشکسته به وداع مادر از مکانی آشنا و مقدس خارج شد.
چو برتربت پاک زهرا چمید
خروشید ازدل چو آنجا رسید
هوش مصنوعی: وقتی بر گور پاک زهرا قدم گذاشت، دلش به شدت به تپش افتاد و خروش و فریادش بلند شد.
همی ریخت مویان به زیر نقاب
به گلبرگ رخ از دو دیده گلاب
هوش مصنوعی: مویهای زیبا به زیر پوشش افتادهاند و چهرهای چون گل به واسطهی اشکهای غم میدرخشد.
که این عصمت پاک پروردگار
گزین دخت پیغمبر تاجدار
هوش مصنوعی: این شاعر به پاکی و عصمت خداوند اشاره میکند که دختر پیامبر بزرگوار را انتخاب کرده است.
حسین (ع) آنکه بودت گل گلشنا
ز رویش جهان بین بدت روشنا
هوش مصنوعی: حسین (ع) مانند گلی است که از زیباییاش، دنیا روشنایی میگیرد.
زکین بد اندیش بیچاره گشت
زهجرتگه جدش آواره گشت
هوش مصنوعی: کسی که بدبین است، از دوری تو به شدت رنج میبرد و در نتیجه، خانوادهاش نیز دچار آوارگی و بیخانمانی شدهاند.
من از این سفر سخت ترسانمی
ز عزم برادر هراسانمی
هوش مصنوعی: من از این سفر سخت نگران نیستم، بلکه ترس من به خاطر اراده برادرم است.
سفر کش ز آغاز دل خون بود
ندانم که انجام آن چون بود؟
هوش مصنوعی: سفر تا همین جا که شروع شده، دل را به شدت آزار داده است، نمیدانم پایان این سفر چگونه خواهد بود؟
چو این گفت خاتون به جوش و خروش
ازآن تربت آمد چنینش به گوش
هوش مصنوعی: زمانی که این زن این را گفت، با هیجان و خروش، از آن مقبره صدایی به گوشش رسید.
که ای دخت فرخنده دیدار من
اسیر بلا زینب زار من
هوش مصنوعی: ای دختر خوشبخت، تو که در دیدار من به اسیری دچار شدهای، مانند زینب که در حال زاری است.
شکیبا کن ازهر غمی خویش را
زدل دور کن رنج و تشویش را
هوش مصنوعی: صبر و تحمل کن و از هر نگرانی و غمی که در دل داری، خودت را دور کن و از رنج و اضطراب رهایی پیدا کن.
هرآنچ ایزد پاک برسرنوشت
ازآن پای بیرون نبایست هشت
هوش مصنوعی: هر چیزی که خداوند برای سرنوشت انسان مقرر کرده، نباید از آن خارج شود و انسان نمیتواند آن را تغییر دهد.
خدا راست حکمت بسی زین سفر
که جز اوکس از آن ندارد خبر
هوش مصنوعی: خداوند حکمتهای زیادی در این سفر نهفته است، اما هیچکس جز او از آنها آگاه نیست.
در این ره به همراهتان از وطن
من آیم به جان گر نیایم به تن
هوش مصنوعی: در این مسیر با شما میآیم، حتی اگر فقط با روح و جانم بیایم و جسمم نیاید.
برو کودکان را پرستار باش
به هر رنج و تیمارشان یار باش
هوش مصنوعی: به سراغ کودکان برو و از آنها مراقبت کن، در هر سختی و زحمتشان همراه و یاورشان باش.
چو آمد به هوش از حرم شد برون
دو دیده پر از آب و دل پر ز خون
هوش مصنوعی: زمانی که به حالت هوشیاری بازگشت، از حرم خارج شد و چشمانش پر از اشک و دلش پر از اندوه بود.
بیامد سوی خانه با داغ و درد
همی اشک گرمش بد و آه سرد
هوش مصنوعی: او به سوی خانه آمد، در حالی که با غم و درد فراوانی مواجه بود. اشکهایش گرم و روحش سرد بود.