گنجور

شمارهٔ ۱۷ - مرثیه فوت طاهر بن اسحق

در دیار کرم افسوس که دیار نماند
نرهد دل ز غم امبار چو غمخوار نماند
صرصر حادثه بر گلشن افضال گذشت
سرو آزاده شکست و گل بیخار نماند
سخن اهل هنر جمله دریغست برانک
مظهر مرحمت و رأفت دادار نماند
عز دین طاهر اسحق که تا شد ز جهان
در جهان کرم از مکرمت آثار نماند
آنکه تا مشتریی همچو وی از رشته فضل
شد برون رونق آن رشته و بازار نماند
...شود آخر پس ازین
...ـار نماند
....ک ز بار
.....ـار نماند
....ز جهان
....ـار نماند
....و از دیده برفت
...برد دل چه متاعست چو دلدار نماند
روضه خلد برینت ز خدا میخواهم
بیتو زین پس همه عمرم به جز این کار نماند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در دیار کرم افسوس که دیار نماند
نرهد دل ز غم امبار چو غمخوار نماند
هوش مصنوعی: در سرزمینی که بزرگواری و محبت وجود داشت، افسوس که دیگر آن دیار باقی نماند. دل نمی‌تواند از ناراحتی رها شود وقتی کسی برای دلخوشی و تسکین وجود نداشته باشد.
صرصر حادثه بر گلشن افضال گذشت
سرو آزاده شکست و گل بیخار نماند
هوش مصنوعی: فاجعه‌ای بر سرزمین نعمت‌ها فرود آمد، در نتیجه سرو مستقل و آزاد سرنگون شد و دیگر گلی بدون خار بر جا نماند.
سخن اهل هنر جمله دریغست برانک
مظهر مرحمت و رأفت دادار نماند
هوش مصنوعی: سخن هنرمندان همیشه از روی تأسف و حسرت است، زیرا در دنیای امروز جایی برای نمایش شادی و محبت الهی باقی نمانده است.
عز دین طاهر اسحق که تا شد ز جهان
در جهان کرم از مکرمت آثار نماند
هوش مصنوعی: عزیز دین طاهر اسحاق، وقتی از این دنیا رفت، در جهان مهربانی دیگر هیچ نشانه‌ای از خوبی‌ها و بزرگواری‌های او باقی نماند.
آنکه تا مشتریی همچو وی از رشته فضل
شد برون رونق آن رشته و بازار نماند
هوش مصنوعی: کسی که مانند او در علم و فضیلت به اوج برسد، باعث می‌شود که آن علم و بازار آن دیگر رونق نداشته باشد.
...شود آخر پس ازین
...ـار نماند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زمانی فرا می‌رسد که دیگر چیزی از آن وضعیت کنونی باقی نخواهد ماند و همه چیز تغییر خواهد کرد.
....ک ز بار
.....ـار نماند
هوش مصنوعی: بار سنگینی بر دوش دارد که دیگر تحمل آن ممکن نیست و این بار مانع از حرکت و پیشرفت او شده است.
....ز جهان
....ـار نماند
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره می‌شود که از جهان و دنیا چیزی باقی نمانده است. به بیان دیگر، تمام دارایی‌ها و زیبایی‌های دنیوی فانی و زودگذر هستند و در نهایت چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند.
....و از دیده برفت
...برد دل چه متاعست چو دلدار نماند
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب از نظر دور می‌شود، دل‌ با چه چیزی می‌تواند آرامش یابد؟ وقتی که محبوب دیگر نیست، هیچ چیز ارزشمند نمی‌ماند.
روضه خلد برینت ز خدا میخواهم
بیتو زین پس همه عمرم به جز این کار نماند
هوش مصنوعی: من از خدا بهشت را میخواهم و آرزو دارم که از این پس تمام عمرم فقط به این کار بگذرد و به چیز دیگری مشغول نشوم.