شمارهٔ ٧۴٢
ای تو هر نقش که با خویش مصور کرده
نقشبند قدرش صورت دیگر کرده
دی تو در مدرسه آز بر استاد امل
درسها خوانده و دانسته و از بر کرده
مگسی کرده قی آنرا تو لقب کرده عسل
وز تنعم خورشی زان خوش و در خور کرده
کفن کرم قز آورده و پوشیده بناز
نام آن برد یمن دیبه ششتر کرده
عقدهای صدف آویخته از گردن و گوش
زان گهر ساخته و مایه زیور کرده
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای تو هر نقش که با خویش مصور کرده
نقشبند قدرش صورت دیگر کرده
هوش مصنوعی: تو ای کسی که هر تصویری را با خودت نقش زدهای، هنرمندانی که قدر و ارزش تو را میشناسند، آن تصویر را به گونهای دیگر شکل دادهاند.
دی تو در مدرسه آز بر استاد امل
درسها خوانده و دانسته و از بر کرده
هوش مصنوعی: تو در مدرسه ی آزمایش، درسها را از استاد آموختهای، به خوبی یاد گرفتهای و به خاطر سپردهای.
مگسی کرده قی آنرا تو لقب کرده عسل
وز تنعم خورشی زان خوش و در خور کرده
هوش مصنوعی: مگس به زحمت و تلاش خود، آن چیزی را که شیرین است به عنوان عسل معرفی کرده است. او از نعمت و لذتی که به دست آورده، خوشحال است و از آن استفاده میکند.
کفن کرم قز آورده و پوشیده بناز
نام آن برد یمن دیبه ششتر کرده
هوش مصنوعی: کرم قز (که معمولاً به عنوان مادهای برای تولید ابریشم استفاده میشود) در اینجا به معنای فرشی زیبا و با ارزش از جنس ابریشم است که به رنگ سفید آمده و با دقت و مهارت پوشیده شده است. در این متن، به زیبایی و ارزش آن اشاره شده است که باید آن را با افتخار معرفی کرد، به نوعی بین ویژگیهای آن و نام یمن، که معروف به پارچههای نازک و باکیفیت است، ارتباط برقرار میکند. همچنین، به این نکته پرداخته میشود که این پارچه بسیار زیبا و شیک است، نمادی از ظرافت و دقت در بافت آن.
عقدهای صدف آویخته از گردن و گوش
زان گهر ساخته و مایه زیور کرده
هوش مصنوعی: گردن و گوش را با زنجیرهای صدفی زینت دادهاند که از این جواهرات ساخته شدهاند.