گنجور

شمارهٔ ۶٩١

می نوش و شادباش و طرب کن که دمبدم
نو مهره ئی برآید ازین حقه کهن
چیزیکه هست و بود و بود نیست غیر این
این لوح اگر هزار پی آری ز سر به بن
زای زبان عجز گره میشود چو ها
در شرح آنکه هست بر آن دال کاف کن
ابن یمین نصیحت پیرانه میکند
تا بخت نو جوان شودت گوش کن سخن
گر رنج دل همی طلبی از برای رزق
فکرت بجمع بیشتر و پیشتر مکن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می نوش و شادباش و طرب کن که دمبدم
نو مهره ئی برآید ازین حقه کهن
هوش مصنوعی: نوشیدن و شادی کردن و لذت بردن را فراموش نکن، زیرا هر لحظه ممکن است یک نعمت جدید از این دنیا به دست آید.
چیزیکه هست و بود و بود نیست غیر این
این لوح اگر هزار پی آری ز سر به بن
هوش مصنوعی: چیزی که وجود دارد و بوده و هیچ چیز دیگری نیست، غیر از این، اگر بخواهی هزار بار به عمق آن بروی، باز هم از ابتدا تا انتها تنها همین است.
زای زبان عجز گره میشود چو ها
در شرح آنکه هست بر آن دال کاف کن
هوش مصنوعی: وقتی زبان از بیان ناتوان باشد، مانند اینکه در تلاش برای توصیف موضوعی باشید که نمی‌توانید به خوبی آن را توضیح دهید، در این حالت باید به حرفی ساده و کوتاه رجوع کنید.
ابن یمین نصیحت پیرانه میکند
تا بخت نو جوان شودت گوش کن سخن
هوش مصنوعی: پیرمردی با تجربه به تو راهنمایی می‌کند تا بخت و زندگی‌ات بهتر شود. حرف‌های او را با دقت گوش کن.
گر رنج دل همی طلبی از برای رزق
فکرت بجمع بیشتر و پیشتر مکن
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی آرامش دل هستی، برای تأمین روزی خود بیشتر از این تلاش نکن و دست از کوشش بیهوده بردار.