شمارهٔ ٣٢
یکی گفت با من که خورشید تافت
ترا سر پر از خواب مستی چرا ؟
بدو گفتم ای مهربان یار من
ترا چیست با من در این ماجرا ؟
بسی بی من و تو درین مرغزار
غزاله کند چون غزالان چرا
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی گفت با من که خورشید تافت
ترا سر پر از خواب مستی چرا ؟
هوش مصنوعی: کسی به من گفت که چرا مانند خورشید که میتابد، سر تو پر از خواب و مستی است؟
بدو گفتم ای مهربان یار من
ترا چیست با من در این ماجرا ؟
هوش مصنوعی: به او گفتم، ای دوست مهربان، چه چیزی تو را در این ماجرا با من درگیر کرده است؟
بسی بی من و تو درین مرغزار
غزاله کند چون غزالان چرا
هوش مصنوعی: در این مرتع پر از شگفتی و زیبایی، بسیاری از موجودات به آرامی در حال چرا هستند، که همچون غزالان به زیبایی و خوشحالی میچرخند.

ابن یمین