گنجور

شمارهٔ ٢٢٣

از طبیبی شنیده ام روزی
کاوستاد بزرگ بود آن مرد
گفت آنرا که در شکم ناگاه
از غذای غلیظ پیچد درد
کر طبیبش معالجی نیکست
چشم او را علاح باید کرد
زانکه چشم وی آن غذای غلیظ
گر همی دید پس چرا میخورد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از طبیبی شنیده ام روزی
کاوستاد بزرگ بود آن مرد
هوش مصنوعی: روزی از پزشکی بزرگ و با تجربه چیزی شنیدم.
گفت آنرا که در شکم ناگاه
از غذای غلیظ پیچد درد
هوش مصنوعی: کسی که به طور ناگهانی از غذاهای چرب و سنگین دچار درد شکم می‌شود، باید به او توجه کرد و مراقب حالش بود.
کر طبیبش معالجی نیکست
چشم او را علاح باید کرد
هوش مصنوعی: کسی که نابینا است، برای درمانش نیاز به پزشک خوب دارد و باید به چشمان او توجه ویژه‌ای شود.
زانکه چشم وی آن غذای غلیظ
گر همی دید پس چرا میخورد
هوش مصنوعی: چونکه چشمان او آن خوراک غلیظ را دیدند، پس چرا آن را می‌خورد؟