گنجور

شمارهٔ ١٩٠

یکیست فاضل و دانا اصیل و پاک نسب
ولیک هیچ کسش در جهان ندارد دوست
یکیست ناکس و بد اصل و بد رگ و مردود
بهر کجا که رود صدهزارش نیکو گوست
سئوال کردم ازین سر ز پیر دانائی
که این تفاوت فاحش در اینجهان ز چه روست
زمانکی به تأمل شد و پس آنگه گفت
که میکشم ز برای تو مغز را از پوست
بدان که اصل سعادت درینجهان مالست
هر انکه مال ندارد چو نافه بی بوست
و گر بداست چو درد دست سیم و زر دارد
به نزد خلق همه قول و فعل او نیکوست
و گر هزار هنر دارد و ندارد مال
بجای هر هنری صد هزار عیب در اوست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکیست فاضل و دانا اصیل و پاک نسب
ولیک هیچ کسش در جهان ندارد دوست
هوش مصنوعی: شخصی هست که بافضیلت و دانشمند و از خانواده‌ای اصیل و پاک‌نسب است، اما به‌راستی هیچ‌کس در دنیا او را دوست ندارد.
یکیست ناکس و بد اصل و بد رگ و مردود
بهر کجا که رود صدهزارش نیکو گوست
هوش مصنوعی: شخصی وجود دارد که از نظر خانواده و نژاد خوب نیست و به خاطر رفتار بدش مورد قبول واقع نمی‌شود، اما هر جا که می‌رود، افراد بسیاری او را خوب و شایسته می‌دانند.
سئوال کردم ازین سر ز پیر دانائی
که این تفاوت فاحش در اینجهان ز چه روست
هوش مصنوعی: از یک پیر دانا پرسیدم که چرا این همه تفاوت‌های آشکار در این دنیا وجود دارد.
زمانکی به تأمل شد و پس آنگه گفت
که میکشم ز برای تو مغز را از پوست
هوش مصنوعی: روزی در اندیشیدن بودم و سپس گفتم که به خاطر تو تمام وجودم را از دست می‌دهم.
بدان که اصل سعادت درینجهان مالست
هر انکه مال ندارد چو نافه بی بوست
هوش مصنوعی: بدان که اصل خوشبختی در این جهان داشتن مال است؛ هر کسی که مال نداشته باشد، مانند گلی است که بوی خوشی ندارد.
و گر بداست چو درد دست سیم و زر دارد
به نزد خلق همه قول و فعل او نیکوست
هوش مصنوعی: اگر کسی درد و رنجی دارد، اما در دستش طلا و نقره است، نزد مردم همه کارها و گفتارش خوب و پسندیده به نظر می‌رسد.
و گر هزار هنر دارد و ندارد مال
بجای هر هنری صد هزار عیب در اوست
هوش مصنوعی: اگر فردی هزار هنر داشته باشد اما مال و ثروت نداشته باشد، به ازای هر هنری که دارد، صد هزار عیب در او وجود دارد.