شمارهٔ ١٠٩
خدائی که بنیاد هستیت را
بروز ازل اندر افکند خشت
گل پیکرت را چهل بامداد
بدست خود از راه حکمت سرشت
قلم را بفرمود تا بر سرت
همه بودنیها یکایک نوشت
نزیبد که گوید ترا روز حشر
که این کار خوبست و آن کار زشت
ندارد طمع رستن شاخ عود
هر آنکس که بیخ شتر خار کشت
چو از خط فرمانش بیرون نه اند
چه اصحاب مسجد چه اهل کنشت
خرد را شگفت آید از عدل او
که اینرا دهد دوزخ انرا بهشت
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خدائی که بنیاد هستیت را
بروز ازل اندر افکند خشت
هوش مصنوعی: خدایى که اساس وجود تو را از ابتدای زمان بنا نهاد، مانند سنگى را در ساختن یک بنا قرار داد.
گل پیکرت را چهل بامداد
بدست خود از راه حکمت سرشت
هوش مصنوعی: گل زیبا و خوشبوی تو را در چهل صبح زود با دستان خود از طریق دانش و آگاهی شکل دادم.
قلم را بفرمود تا بر سرت
همه بودنیها یکایک نوشت
هوش مصنوعی: قلم را دستور داد تا تمام موجودات را یکی یکی بر سرت ثبت کند.
نزیبد که گوید ترا روز حشر
که این کار خوبست و آن کار زشت
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که در روز قیامت، کارهایی که انجام دادهای خوب است یا بد.
ندارد طمع رستن شاخ عود
هر آنکس که بیخ شتر خار کشت
هوش مصنوعی: کسی که درخت خار کاشته است، نباید انتظار داشته باشد که از آن عود خوشبویی بدست آورد.
چو از خط فرمانش بیرون نه اند
چه اصحاب مسجد چه اهل کنشت
هوش مصنوعی: وقتی که از دستورات او خارج شوند، نه تنها افراد مسجد بلکه اهل کلیسا نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
خرد را شگفت آید از عدل او
که اینرا دهد دوزخ انرا بهشت
هوش مصنوعی: عقل و هوش از اینکه او به برخی افراد عذاب داده و به برخی دیگر پاداش میدهد، تعجب میکند و نمیتواند آن را درک کند.

ابن یمین