ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>گر چشم من ایجان جهان روی تو بیند</p></div>
<div class="m2"><p>هم صورت و هم معنی جان روی تو بیند</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>باد سحری چون گذرد بر ورق گل</p></div>
<div class="m2"><p>هر صفحه که روشنتر از آن روی تو بیند</p></div></div>
<div class="b" id="bn3"><div class="m1"><p>تو روی مپوش از من شیدا که نیم من</p></div>
<div class="m2"><p>آنکس که بصد وهم و گمان روی تو بیند</p></div></div>
<div class="b" id="bn4"><div class="m1"><p>خورشید صفت روی تو پیداست بر آنکو</p></div>
<div class="m2"><p>در جمله ذرات همان روی تو بیند</p></div></div>
<div class="b" id="bn5"><div class="m1"><p>از غایت شوقی که بود ابن یمین را</p></div>
<div class="m2"><p>تا دیده او اشک فشان روی تو بیند</p></div></div>

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۰۲

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۰۳

شمارهٔ ۱۳۷

گر چشم من ایجان جهان روی تو بیند
هم صورت و هم معنی جان روی تو بیند
باد سحری چون گذرد بر ورق گل
هر صفحه که روشنتر از آن روی تو بیند
تو روی مپوش از من شیدا که نیم من
آنکس که بصد وهم و گمان روی تو بیند
خورشید صفت روی تو پیداست بر آنکو
در جمله ذرات همان روی تو بیند
از غایت شوقی که بود ابن یمین را
تا دیده او اشک فشان روی تو بیند

شمارهٔ ۱۳۵

شمارهٔ ۱۳۶

گر چشم من ایجان جهان روی تو بیند

هم صورت و هم معنی جان روی تو بیند

باد سحری چون گذرد بر ورق گل

هر صفحه که روشنتر از آن روی تو بیند

تو روی مپوش از من شیدا که نیم من

آنکس که بصد وهم و گمان روی تو بیند

خورشید صفت روی تو پیداست بر آنکو

در جمله ذرات همان روی تو بیند

از غایت شوقی که بود ابن یمین را

تا دیده او اشک فشان روی تو بیند

شمارهٔ ۱۳۶

اطلاعات