شمارهٔ ۱۰۶
تا سنبل تر بر سمنت جلوه گری کرد
بس غالیه سائی که نسیم سحری کرد
در معرض بالای بلندت بسوی سرو
هر کس که نظر کرد ز کوته نظری کرد
زد با دهنت غنچه ز خود لاف و از اینروی
در پیش ریاحینش صبا پرده دری کرد
ایدل مرو اندر پی آن ترک پریوش
کایام بغم مدت عمرم سپری کرد
دیوانگیی باشد اگر مردم عاقل
گویند که سر در سر سودای پری کرد
واجب بود آواره شدن از وطن خویش
آنرا که طلبکاری یاری سفری کرد
شد شهره بشیرین سخنی ابن یمین زان
کش طوطی جانرا لب لعلت شکری کرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.