گنجور

بخش ۱۲ - رفتن باد صبا و پیغام بردن

چون باد صبا از آن غم‌اندوز
این قصه شنید از سر سوز
برخاست ز راه دل‌نوازی
دربست میان به چاره‌سازی
نگرفت دمی قرار و آرام
شد سوی دیار آن دلارام
عزم سر کوی آن صنم کرد
آهنگ حریم آن حرم کرد
چون بود ز محرمان آن ماه
دادند درون پرده‌اش راه
چون شد بر آن نگار مهوش
بگذارد پیام آن بلاکش
در حال که آن بت پری‌رخ
زان پیک خجسته‌فال فرخ
بشنید پیام و نامه‌اش دید
چون نامه سر از وفا بپیچید
چون طرۀ خود به هم برآمد
شد تند و به سرکشی درآمد
صد گونه خطاب کرد بنیاد
وز روی عتاب گفت با باد
کای گمره هرزه‌گرد زنهار
دم درکش و این حدیث بگزار
گر بی‌خردی حکایتی گفت
آن را نتوان روی پذیرفت
آن بیهده‌گوی را مبر نام
وز ماش نه نامه بر نه پیغام
بنشین و مگو دگر ز هر در
زین گونه پیامها میاور
ور زانک گذر فتد به سویش
گر زنده بود ز من بگویش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون باد صبا از آن غم‌اندوز
این قصه شنید از سر سوز
هوش مصنوعی: زمانی که باد صبا این داستان دردناک را شنید، از روی غم و تاثرش به درد و سوزی عمیق دچار شد.
برخاست ز راه دل‌نوازی
دربست میان به چاره‌سازی
هوش مصنوعی: از راه محبت و مهربانی برخاست و به طور کامل برای پیدا کردن چاره و حل مسائل تلاش کرد.
نگرفت دمی قرار و آرام
شد سوی دیار آن دلارام
هوش مصنوعی: او لحظه‌ای آرامش نیافت و به سمت دیار آن محبوبه دل‌نواز حرکت کرد.
عزم سر کوی آن صنم کرد
آهنگ حریم آن حرم کرد
هوش مصنوعی: تصمیم گرفت تا به سمت کوی آن معشوق برود و به حریم آن مکان مقدس نزدیک شود.
چون بود ز محرمان آن ماه
دادند درون پرده‌اش راه
هوش مصنوعی: چون کسانی که او را می‌شناختند، به او راه دادند تا درون پرده‌اش برود.
چون شد بر آن نگار مهوش
بگذارد پیام آن بلاکش
هوش مصنوعی: وقتی که آن زیبای دلربا برود، پیام آن دردسر فرستاده می‌شود.
در حال که آن بت پری‌رخ
زان پیک خجسته‌فال فرخ
هوش مصنوعی: در حالی که آن معشوق با چهره زیبا و خوشی، به آن پیام خوش‌یمن می‌نگرد.
بشنید پیام و نامه‌اش دید
چون نامه سر از وفا بپیچید
هوش مصنوعی: او پیام و نامه‌اش را شنید و زمانی که نامه وفا را به خود پیچید، متوجه شد.
چون طرۀ خود به هم برآمد
شد تند و به سرکشی درآمد
هوش مصنوعی: زمانی که موهای بلند و گردن‌پیچش به هم آمد، به سرعت و با شور و حرارت به جلوه‌گری پرداخت.
صد گونه خطاب کرد بنیاد
وز روی عتاب گفت با باد
هوش مصنوعی: بنیاد (که می‌تواند به معنای بنیاد یک مسئله یا موضوع باشد) به صد روش مختلف سخن گفت و از روی نارضایتی و تندی، با باد صحبت کرد.
کای گمره هرزه‌گرد زنهار
دم درکش و این حدیث بگزار
هوش مصنوعی: ای گمراه و بی‌هدف، مواظب باش که از این در خارج نشوی و این سخن را جدی بگیر.
گر بی‌خردی حکایتی گفت
آن را نتوان روی پذیرفت
هوش مصنوعی: اگر شخص نادانی داستانی را بیان کند، نمی‌توان به آن اعتماد کرد یا آن را قبول کرد.
آن بیهده‌گوی را مبر نام
وز ماش نه نامه بر نه پیغام
هوش مصنوعی: آن کسی که بدون دلیل و بی‌هدف صحبت می‌کند را فراموش کن، چون نه نامه‌ای از او به دست می‌رسد و نه پیام معناداری دارد.
بنشین و مگو دگر ز هر در
زین گونه پیامها میاور
هوش مصنوعی: بنشیند و دیگر از هر در سخن مگو، این‌گونه پیام‌ها را نیاور.
ور زانک گذر فتد به سویش
گر زنده بود ز من بگویش
هوش مصنوعی: اگر راهی برای او پیدا شود، اگر هنوز زنده باشد، از من درباره‌اش بگو.