گنجور

باب اول در دیباچه کتاب

و آن مشتمل است بر سه فصل تبرک بقوله تعالی «و کنتم ازوجاً ثلثه» فصل اول

فصل اول

در بیان آنک فایده نهادن کتاب در سخن ارباب طریقت و بیان سلوک چه چیز است؟

قال‌الله تعالی: «فانما یسرناه بلسانک لتبشر به‌المتقین و تندر به قوما لدا» و قال النبی علیه‌السالام: «کلمه الحکمه ضاله کل حکیم».

بدانک سخن حقیقت و بیان سلوک راه طریقت دواعی شوق و بواعث طلب در باطن مستعد طالبان پدید آورد و شرر آتش محبت در دل صدیقان مشتعل گرداند؛ خصوصا چون از منشأ نظر عاشقان صادق وکاملان محقق صادر شود.

آن را که دل از عشق پر آتش شد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد
تو قصه عاشقان همی کم شنوی
بشنو بشنو که قصه‌شان خوش باشد

و نیز بیخبران را از دولت این حدیث انتباهی باشد و بتوان دانست که قفل این سعادت به کدام کلید گشاده شود «والاذن تعشق قبل العین احیانا».

آن قوم را دولت این حدیث از در سمع درآمد ابتدا که گفتند «اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنو بربکم فامنا».

بلک تخم عشق در زمین دلها ابتدا بدستکاری خطاب «الست بربکم؟» انداختند اما تا توفیق تربیت آن تخم کدام صاحب دولت را دادند زیرا که مملکت جاودانی عشق بهر شاه و ملک ندهند.

ملک طلبش به هر سلیمان ندهند
منشور غمش به هر دل و جان ندهند
درمان طلبان ز درد او محرومند
کین درد به طالبان درمان ندهند

هر چند سودای تمنای این حدیث از هیچ سر خالی نیست ولیکن دست طلب هر متمنی به دامن کبریای این دولت نمی‌رسد «لیس الدین بالتمنی». این ضعیف گوید:

تا شد دل خسته فتنه روی کسی
باریک ترم ز تاره موی کسی
دست همه کس نمی‌رسد سوی کسی
من خود چه کسم هیچ کس کوی کسی

و دیگر غرض از بیان سلوک اثبات حجت است و بر بطالان وهواپرستان و بهیمه صفتانی که همگی همت خویش را بر استیفای لذات و شهوات بهیمی و حیوانی و سبعی صرف کرده‌اند و چون بهایم و انعام به نقد وقت راضی شده و از ذوق مشارب مردان و شرب مقامات مقربان محروم مانده و از کمالات دین ودرجات اهل یقین به صورت نماز و روزه غافلانه آلوده آفات بیکرانه قناعت کرده تا فردا نگویند چون دیگر متحسران که ما از دولت این حدیث بیخبر بودیم «لوکنا تسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب‌السعیر».

جنیدرا – قدس‌الله روحه‌العزیز – پرسیدند که مرید را از کلمات مشایخ و حکایات ایشان چه فایده؟ گفت تقویت دل و ثبات بر قدم مجاهده و تجدید عهد طلب. گفتنداین را موکدی از قرآن داری گفت بلی: «و کلا نقص علیک من انباء‌الرسل مانثبت به فوادک» و گفته‌اند: «کلمات المشایخ جنودالله فی‌ارضه» یعنی سخنان مشایخ یاری‌دهنده طالبان است تابیچاره‌ای را که شیخی کامل نباشد اگر شیطان خواهد که در اثنای طلب و مباشرت ریاضت و مجاهدت به شبهتی یا بدعتی راه طلب او بزند تمسک به کلمات مشایخ کند و نقد واقعه خویش بر محک بیان شافی ایشان زند تااز تصرف وساوس شیطانی و هواجس نفسانی خلاص یابد و بسر جاده صراط مستقیم و مرصاد دین قویم باز آید چه درین راه رهزنان شیاطین الجن والانس بسیاراند که رونده چون بی‌دلیل و بدرقه رود هرچ زودتر در وادی هلاکش اندازند و جنس این بسی بوده است «و کم مثلها فارقتها و هی تصفر»

شیخ ابوسعید ابی‌الخیر رحمه‌الله علیه گفته است مرید باید که هر روز به قدر یک سی‌پاره ازین حدیث بگوید و بشنود و گفته‌اند: «من احب شیئا اکثر ذکره».

به حکم این مقدمات بعضی از روندگان راه طریقت و سالکان عالم حقیقت که ازین دولت صاحب نصاب بودند و درین طریق بر جاده صواب بر قضیه «ان لکل شئیء زکوه» و مقتضای «ادوا لکل ذی حق حقه» در ذمت کرم خویش واجب شناختند حق به مستحق رسانیدن و از سرچشمه آب حیات معرفت تشنگان بادیه طلب را شربتی چشانیدن تا درد ایشان بر درد و شوق بر شوق و تشنگی بر تشنگی بیفزاید.

من چون ریگم غم تو چون آب خورم
هرچند همی بیش خورم تشنه‌ترم.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و آن مشتمل است بر سه فصل تبرک بقوله تعالی «و کنتم ازوجاً ثلثه» فصل اول
هوش مصنوعی: این متن شامل سه فصل است که در فصل اول به آیه‌ای از قرآن اشاره شده که در آن بیان شده که "شما سه گروه هستید".
فصل اول
هوش مصنوعی: این شعر به احساس یا وضعیتی اشاره دارد که با انتخاب‌ها و تحولات زندگی مرتبط است. در واقع، هر فردی با تصمیماتش به مسیری می‌رسد که نه تنها بر زندگی خودش، بلکه بر زندگی دیگران نیز تأثیر می‌گذارد. انتخاب‌ها می‌توانند مسیرهای مختلفی را پیش روی ما بگذارند و بر سرنوشت‌مان تأثیر بگذارند.
در بیان آنک فایده نهادن کتاب در سخن ارباب طریقت و بیان سلوک چه چیز است؟
هوش مصنوعی: در مورد اینکه نوشتن کتاب در مورد سخنان پیشوایان طریقت و روش‌های سلوک چه ارزشی دارد، باید گفت که این کار می‌تواند به افراد کمک کند تا درک بهتری از اصول و روش‌های معنوی پیدا کنند و راهی برای رشد و پیشرفت روحی خود بیابند.
قال‌الله تعالی: «فانما یسرناه بلسانک لتبشر به‌المتقین و تندر به قوما لدا» و قال النبی علیه‌السالام: «کلمه الحکمه ضاله کل حکیم».
هوش مصنوعی: خداوند متعال می‌فرماید: «ما قرآن را به زبان تو آسان کرده‌ایم تا به پرهیزگاران بشارت دهی و قومی را که از شنیدن پند دارند، هشدار دهی.» و پیامبر صلی‌الله علیه و آله وسلم می‌فرماید: «کلام حکمت، گم شده هر حکیمی است.»
بدانک سخن حقیقت و بیان سلوک راه طریقت دواعی شوق و بواعث طلب در باطن مستعد طالبان پدید آورد و شرر آتش محبت در دل صدیقان مشتعل گرداند؛ خصوصا چون از منشأ نظر عاشقان صادق وکاملان محقق صادر شود.
هوش مصنوعی: سخن حقیقت و روش سلوک در مسیر عرفان، انگیزه‌های شوق و تمایل را در دل کسانی که به دنبال حقیقت هستند، به وجود می‌آورد و شعله عشق را در دل افراد صدیق روشن می‌کند؛ به ویژه زمانی که این کلمات از منبعی والا و نگاه عاشقان واقعی و کامل برخیزد.
آن را که دل از عشق پر آتش شد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی دلش پر از عشق و شوق باشد، هر داستانی که برای دیگران بگوید، جذاب و زیبا خواهد بود.
تو قصه عاشقان همی کم شنوی
بشنو بشنو که قصه‌شان خوش باشد
هوش مصنوعی: شما کمتر به داستان عاشقان گوش می‌دهید، اما بهتر است شنیده شود، زیرا داستان‌های آن‌ها زیبا و دل‌انگیز است.
و نیز بیخبران را از دولت این حدیث انتباهی باشد و بتوان دانست که قفل این سعادت به کدام کلید گشاده شود «والاذن تعشق قبل العین احیانا».
هوش مصنوعی: این متن می‌گوید که افراد ناآگاه درباره دولت و سعادت باید از این حدیث عبرت بگیرند و بفهمند که چگونه می‌توان به این سعادت دست یافت. به‌طور خاص به این نکته اشاره دارد که گوش بعضی مواقع قبل از چشم عشق را می‌فهمد و احساسات را درک می‌کند.
آن قوم را دولت این حدیث از در سمع درآمد ابتدا که گفتند «اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنو بربکم فامنا».
هوش مصنوعی: آن قوم به این حدیث گوش دادند که ابتدا گفتند: «ما صدای منادی را شنیدیم که برای ایمان دعوت می‌کند و می‌گوید: به پروردگارتان ایمان بیاورید، و ما ایمان آوردیم.»
بلک تخم عشق در زمین دلها ابتدا بدستکاری خطاب «الست بربکم؟» انداختند اما تا توفیق تربیت آن تخم کدام صاحب دولت را دادند زیرا که مملکت جاودانی عشق بهر شاه و ملک ندهند.
هوش مصنوعی: تخم عشق در دل‌ها با سوالی آغاز شد که آیا من پروردگار شما نیستم؟ اما آن تخم به دست چه کسی پرورده شد؟ چرا که عشق جاودانه را به هیچ شاه و فرمانروایی نمی‌دهند.
ملک طلبش به هر سلیمان ندهند
منشور غمش به هر دل و جان ندهند
هوش مصنوعی: خواسته‌های او را به هر سلیمان نمی‌دهند و درد و غمش را نیز به هر دل و جان نمی‌سپارند.
درمان طلبان ز درد او محرومند
کین درد به طالبان درمان ندهند
هوش مصنوعی: کسانی که در جستجوی درمان درد خود هستند، از رنجی که دارند، بی‌بهره‌اند زیرا این درد به آنهایی که درمان می‌جویند، آرامش نمی‌دهد.
هر چند سودای تمنای این حدیث از هیچ سر خالی نیست ولیکن دست طلب هر متمنی به دامن کبریای این دولت نمی‌رسد «لیس الدین بالتمنی». این ضعیف گوید:
هوش مصنوعی: هرچند آرزوی دستیابی به این کلام از هیچ سو خالی نیست، اما دست هر آرزومندی به بزرگی این مقام نمی‌رسد. این موضوع نشان می‌دهد که دین تنها با آرزوها به دست نمی‌آید. من، این ضعیف، می‌گویم:
تا شد دل خسته فتنه روی کسی
باریک ترم ز تاره موی کسی
هوش مصنوعی: وقتی دل من به خاطر یک چهره زیبا و شگفت انگیز خسته و آشفته شد، احساس می‌کنم که در مقایسه با زیبایی او، خیلی نازک و ضعیف هستم، حتی مانند یک تار موی او.
دست همه کس نمی‌رسد سوی کسی
من خود چه کسم هیچ کس کوی کسی
هوش مصنوعی: دست هیچ‌کس به کسی نمی‌رسد. من خودم چه کسی هستم که بخواهم به دنبال کسی بروم؟
و دیگر غرض از بیان سلوک اثبات حجت است و بر بطالان وهواپرستان و بهیمه صفتانی که همگی همت خویش را بر استیفای لذات و شهوات بهیمی و حیوانی و سبعی صرف کرده‌اند و چون بهایم و انعام به نقد وقت راضی شده و از ذوق مشارب مردان و شرب مقامات مقربان محروم مانده و از کمالات دین ودرجات اهل یقین به صورت نماز و روزه غافلانه آلوده آفات بیکرانه قناعت کرده تا فردا نگویند چون دیگر متحسران که ما از دولت این حدیث بیخبر بودیم «لوکنا تسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب‌السعیر».
هوش مصنوعی: هدف از بیان سلوک، اثبات حجت برای افرادی است که در دام فساد و هواپرستی گرفتار آمده‌اند. این افراد تمام تلاش خود را صرف برآورده کردن لذات حیوانی و دنیوی کرده‌اند و همچون چهارپایان از زمان حال راضی‌اند. آن‌ها از دسترسی به یادگیری‌های عمیق و دستاوردهای معنوی محروم مانده و نسبت به کمالات دین و سطوح یقین نیز بی‌توجه‌اند. این افراد در عمل به عبادات ظاهری مانند نماز و روزه دچار آفت غفلت شده‌اند و به یک زندگی محدود و کم محتوا قناعت کرده‌اند. آن‌ها ممکن است روزی حسرت بخورند و بگویند که ما از حقیقت این آموزه‌ها بی‌خبر بودیم.
جنیدرا – قدس‌الله روحه‌العزیز – پرسیدند که مرید را از کلمات مشایخ و حکایات ایشان چه فایده؟ گفت تقویت دل و ثبات بر قدم مجاهده و تجدید عهد طلب. گفتنداین را موکدی از قرآن داری گفت بلی: «و کلا نقص علیک من انباء‌الرسل مانثبت به فوادک» و گفته‌اند: «کلمات المشایخ جنودالله فی‌ارضه» یعنی سخنان مشایخ یاری‌دهنده طالبان است تابیچاره‌ای را که شیخی کامل نباشد اگر شیطان خواهد که در اثنای طلب و مباشرت ریاضت و مجاهدت به شبهتی یا بدعتی راه طلب او بزند تمسک به کلمات مشایخ کند و نقد واقعه خویش بر محک بیان شافی ایشان زند تااز تصرف وساوس شیطانی و هواجس نفسانی خلاص یابد و بسر جاده صراط مستقیم و مرصاد دین قویم باز آید چه درین راه رهزنان شیاطین الجن والانس بسیاراند که رونده چون بی‌دلیل و بدرقه رود هرچ زودتر در وادی هلاکش اندازند و جنس این بسی بوده است «و کم مثلها فارقتها و هی تصفر»
هوش مصنوعی: جنیدرا – قدس‌الله روحه‌العزیز – در پاسخ به این سؤال که مریدان از سخنان و داستان‌های مشایخ چه سودی می‌برند، بیان کرد که این کلمات قوت قلب و ثبات قدم در مسیر جهاد و تجدید عهد طلب را فراهم می‌آورد. وقتی از او پرسیدند آیا دلیلی بر این موضوع از قرآن دارد، پاسخ داد بله: «و همگی داستان‌های پیامبران را بر تو می‌خوانیم تا دل تو را محکم کنیم.» همچنین گفته‌اند که «سخنان مشایخ، سربازان خدا در زمین هستند»، به این معنی که این کلمات به طلب‌کنندگان کمک می‌کنند. اگر کسی به دلیل نداشتن شناخت کافی از مشایخ، دچار تردید یا بدعت شود، می‌تواند به گفته‌های مشایخ پناه برد و وضعیت خود را با آنچه آن‌ها بیان کرده‌اند بسنجند تا از وسوسه‌های شیطانی و افکار منفی رها شود و دوباره به مسیر درست دین خود برگردد. چرا که در این راه، راهزنان زیادی از جنیان و انسان‌ها وجود دارند که اگر کسی بدون دلیل و راهنما حرکت کند، به سرعت در دام هلاکت خواهد افتاد.
شیخ ابوسعید ابی‌الخیر رحمه‌الله علیه گفته است مرید باید که هر روز به قدر یک سی‌پاره ازین حدیث بگوید و بشنود و گفته‌اند: «من احب شیئا اکثر ذکره».
هوش مصنوعی: شیخ ابوسعید ابی‌الخیر رحمت خدا بر او باد، فرمودند که مرید باید هر روز به اندازه یک سی‌پاره (قسمت کوچک) از حدیثی را بگوید و بشنود. همچنین بیان شده است که "هرکس چیزی را دوست داشته باشد، در مورد آن زیاد سخن می‌گوید".
به حکم این مقدمات بعضی از روندگان راه طریقت و سالکان عالم حقیقت که ازین دولت صاحب نصاب بودند و درین طریق بر جاده صواب بر قضیه «ان لکل شئیء زکوه» و مقتضای «ادوا لکل ذی حق حقه» در ذمت کرم خویش واجب شناختند حق به مستحق رسانیدن و از سرچشمه آب حیات معرفت تشنگان بادیه طلب را شربتی چشانیدن تا درد ایشان بر درد و شوق بر شوق و تشنگی بر تشنگی بیفزاید.
هوش مصنوعی: بر اساس این مقدمه، برخی از رهروان راه حقیقت که از حمایت خاصی برخوردار بودند، در مسیر درست قرار داشته و بر این باور بودند که باید حق را به مستحق آن برسانند و به کسانی که در جستجوی معرفت هستند، آموزش دهند. آنها تشنگی این جویندگان را با آگاهی و دانایی پر می‌کنند تا درد و شوق آنها افزایش یابد.
من چون ریگم غم تو چون آب خورم
هرچند همی بیش خورم تشنه‌ترم.
هوش مصنوعی: من مانند ریگی هستم و غم تو برای من مانند آبی است که می‌نوشم. هرچه بیشتر از آن بگیرم، تشنه‌تر می‌شوم.