گنجور

مقدمه

بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم

حمد بی‌حد و ثنای بی‌عد پادشاهی را که وجود هر موجود نتیجه خود اوست وجود هر موجود حمد و ثنای وجود او که «وان من شییء الا یسبح بحمد» آن خداوندی که از بدیع فطرت و صنیع حکمت به قلم کرم نقوش نفوس را بر صحیفه عدم رقم فرمود و آب حیات معرفت را در ظلمات خلقیت بشریت تعبیه کرد که «و فی انفسکم افلا تبصرون».

قلندروشان تشنه طلب را سکندروار به قدم صدق سلوک راه ظلمات صفات بشری میسر گردانید و به عنایت بی‌علت خضر صفتان سوخته جگر آتش محبت را به سرچشمه آب حیات معرفت رسانید که «او من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی‌الناس».

و درود بسیار و آفرین بی‌شمار بر ارواح مقدس و اشباح بی دنس صد و بیست و اند هزار نقطه نبوت و عنصر فتوت باد که سالکان مسالک حقیقت و مقتدایان ممالک شریعت بودند که «اولئک الذین ائیناهم الکتاب والحکم و النبوه» خصوصا بر سرور انبیا و قافله سالار قوافل اولیا محمدمصطفی صلوات‌الله علیه و علی آله و ازواجه و عترته الطیبین الطاهرین و خلفائه الراشدین الهادین المهدیین و اضحابه اجمعین و سلم تسلیما کثیرا.

اما بعد اعلمو اخوانی فی‌الهدی و اعوانی علی التقی و فقناالله و ایاکم للترقی من حضیض البشریه الی ذروه‌العبودیه و رزقنا وایاکم التخلی عن صفات الناسوتیه و التحلی بصفات اللاهوتیه که مقصود و خلاصه از جملگی آفرینش وجود انسان بود و هر چیزی را که وجودی هست از دو عالم به تبعیت وجود انسان است. و اگر نظر تمام افتد باز بیند که خود همه وجود انسان است.

جهان را بلندی و پستی توی
ندانم کیی هر چه هستی توی

و مقصود از وجود انسان معرفت ذات و صفات حضرت خداوندی است چنانک داوود علیه‌السلام پرسید: «یا رب لماذا خلقت الخلق؟» قال: «کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف».

و معرفت حقیقی جز از انسان درست نیامد زیرا که ملک و جن اگرچه در تعبد با انسان شریک بودنداما انسان در تحمل اعباء بار امانت معرفت از جملگی کاینات ممتاز گشت که «انا عرضنا الامانه علی‌السموات والارض و الجبال فابین ان بحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان». مراد از آسمان اهل آسمان است یعنی ملائکه و از زمین اهل زمین یعنی حیوانات و جن و شیاطین و از کوه اهل کوه یعنی و حوش و طیور.

ازینها هیچ درست نیامد بار امانت معرفت کشیدن الا از انسان از بهر آنک از جملگی آفرینش نفس انسان بود که آینه جمال نمای حضرت الوهیت خواست بود و مظهر و مظهر جملگی صفات او. اشارت «و خلق آدم علی صورته» بدین معنی باشد.

و خلاصه نفس انسان دل است و دل آینه است و هر دو جهان غلاف آن آینه و ظهور جملگی صفات جمال و جلال حضرت الوهویت بواسطه این آینه که «ستریهم آیاتنا فی‌الافاق و فی‌انفسهم».

مقصود وجود انس و جان آینه است
منظور نظر در دو جهان آینه است
دل آینه جمال شاهنشاهی است
وین هر دو جهان غلاف آن آینه است

چون نفس انسان که مستعد آینگی است تربیت یابد و به کمال خود رسد ظهور جملگی صفات حق در خود مشاهده کند نفس خود را بشناسد که او را از بهر چه آفریده‌اند. آنکه حقیقت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» محقق او گردد. بازداند که او کیست و از برای کدام سر کرامت و فضیلت یافته است این ضعیف گوید.

ای نسخه نامه الهی که توی
وی آینه جمال شاهی که توی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچ خواهی که توی

ولیکن تا نفس انسان به کمال مرتبه صفای آینگی رسد مسالک و مهالک بسیار قطع باید کرد و آن جز به واسطه سلوک بر جاده شریعت و طریقت و حقیقت دست ندهد. تا بتدریج چنانک در ابتدا آهن از معدن بیرون می‌آورند و آن را به لطایف الحیل پرورش گوناگون می‌دهند در آب و آتش و به دست چندین استاد گذر می‌کند تا آینه می‌شود وجود انسان در بدایت معدن آهن این آینه است که «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه» آن آهن را از معدن وجود انسان به حسن تدبیر بیرون می‌باید آورد و به تربیت به مرتبه آینگی رسانیدن به تدریج و تدرج.

ان القناه التی شاهدت رفعتها
تنمو و تنبت انبوبا فانبوباً

پس این کتاب در بیان سلوک راه دین و وصول به عالم، یقین و تربیت نفس انسانی و معرفت صفات ربانی بر پنج باب و چهل فصل بنا می‌افتد. چنانک شرح آن در باب دیباچه بیاید ان‌شاءالله وحده.

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حمد بی‌حد و ثنای بی‌عد پادشاهی را که وجود هر موجود نتیجه خود اوست وجود هر موجود حمد و ثنای وجود او که «وان من شییء الا یسبح بحمد» آن خداوندی که از بدیع فطرت و صنیع حکمت به قلم کرم نقوش نفوس را بر صحیفه عدم رقم فرمود و آب حیات معرفت را در ظلمات خلقیت بشریت تعبیه کرد که «و فی انفسکم افلا تبصرون».
هوش مصنوعی: ستایش بی‌پایان و تعریف بی‌نظیر از پادشاهی که وجود هر موجود نتیجه وجود اوست و وجود هر موجود به نوعی ستایش اوست. هر چیزی در جهان به نوعی به ستایش او مشغول است. آن خداوندی که آفرینش‌های زیبا و حکمت‌هایش سبب شده تا نقش‌های روح‌ها را بر صفحه عدم بزند و آب حیات دانش و معرفت را در تاریکی‌های آفرینش بشریت قرار دهد تا از خود انسان‌ها نیز عبرت بگیرند و به حقیقت پی ببرند.
قلندروشان تشنه طلب را سکندروار به قدم صدق سلوک راه ظلمات صفات بشری میسر گردانید و به عنایت بی‌علت خضر صفتان سوخته جگر آتش محبت را به سرچشمه آب حیات معرفت رسانید که «او من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی‌الناس».
هوش مصنوعی: عاشقانی که در جستجوی حقیقت هستند، با صداقت و ایمان خود، راه‌های تاریک صفات انسانی را روشن می‌کنند و به لطف ناخواسته شخصیت‌های بزرگی مانند خضر، کسانی که در عشق سوزانند، را به چشمه زنده‌کننده معرفت هدایت می‌نمایند. به طوری که می‌گویند: "هر کس مرده باشد را زنده کرده و برای او نوری قرار می‌دهیم تا در میان مردم راه برود."
و درود بسیار و آفرین بی‌شمار بر ارواح مقدس و اشباح بی دنس صد و بیست و اند هزار نقطه نبوت و عنصر فتوت باد که سالکان مسالک حقیقت و مقتدایان ممالک شریعت بودند که «اولئک الذین ائیناهم الکتاب والحکم و النبوه» خصوصا بر سرور انبیا و قافله سالار قوافل اولیا محمدمصطفی صلوات‌الله علیه و علی آله و ازواجه و عترته الطیبین الطاهرین و خلفائه الراشدین الهادین المهدیین و اضحابه اجمعین و سلم تسلیما کثیرا.
هوش مصنوعی: سلام و درود فراوان و آفرین بی‌پایان بر ارواح مقدس و اشباح بی‌دنس که تعدادشان به بیش از صد و بیست هزار می‌رسد و نمایانگر مقام نبوت و عنصر فضیلت هستند. این بزرگواران، راهنمایان صلح و حقیقت و پیشوایان شریعت بودند. به‌خصوص بر سرور انبیا، محمد مصطفی، صلوات‌الله علیه و خانواده و همسران و نسل پاک او و همچنین خلفای راشد و هدایت یافته و تمامی یارانش درود می‌فرستم و بر آنان سلامی فراوان نثار می‌کنم.
اما بعد اعلمو اخوانی فی‌الهدی و اعوانی علی التقی و فقناالله و ایاکم للترقی من حضیض البشریه الی ذروه‌العبودیه و رزقنا وایاکم التخلی عن صفات الناسوتیه و التحلی بصفات اللاهوتیه که مقصود و خلاصه از جملگی آفرینش وجود انسان بود و هر چیزی را که وجودی هست از دو عالم به تبعیت وجود انسان است. و اگر نظر تمام افتد باز بیند که خود همه وجود انسان است.
هوش مصنوعی: اما برادران من، باید بدانید که هدف من در راه هدایت و یاری شما در تقوا این است که خداوند ما و شما را به کمال برساند و از پستی‌های بشری خارج کرده و به اوج بندگی برساند. همچنین دعا می‌کنم که ما و شما از ویژگی‌های انسانی فاصله بگیریم و به صفات الهی بپیوندیم، زیرا هدف اصلی و نتیجه کلی آفرینش انسان همین بوده است. هر موجودی که وجود دارد، به نوعی تحت تأثیر وجود انسان قرار دارد و اگر به عمق این موضوع بنگریم، متوجه خواهیم شد که همه چیز در واقع به وجود انسان مرتبط است.
جهان را بلندی و پستی توی
ندانم کیی هر چه هستی توی
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم دنیا چقدر بالا و پایین دارد، هر چه هستی، همان تو هستی.
و مقصود از وجود انسان معرفت ذات و صفات حضرت خداوندی است چنانک داوود علیه‌السلام پرسید: «یا رب لماذا خلقت الخلق؟» قال: «کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لاعرف».
هوش مصنوعی: وجود انسان به منظور شناخت خدا و صفات اوست. چنان‌که داوود پیامبر از خدا پرسید: «پروردگارا، چرا مخلوقات را آفریدی؟» و خداوند در پاسخ فرمود: «من گنجی پنهان بودم و دوست داشتم شناخته شوم، پس مخلوقات را آفریدم تا خود را بشناسم.»
و معرفت حقیقی جز از انسان درست نیامد زیرا که ملک و جن اگرچه در تعبد با انسان شریک بودنداما انسان در تحمل اعباء بار امانت معرفت از جملگی کاینات ممتاز گشت که «انا عرضنا الامانه علی‌السموات والارض و الجبال فابین ان بحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان». مراد از آسمان اهل آسمان است یعنی ملائکه و از زمین اهل زمین یعنی حیوانات و جن و شیاطین و از کوه اهل کوه یعنی و حوش و طیور.
هوش مصنوعی: معرفت حقیقی فقط از انسان به وجود آمده است، زیرا ملک (فرشتگان) و جن هرچند در عبودیت و بندگی با انسان شریک بوده‌اند، اما انسان به خاطر توانایی‌اش در پذیرش بار سنگین امانت معرفت، از تمامی موجودات متمایز شد. در قرآن آمده که خداوند امانت را به آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها پیشنهاد داد، اما آن‌ها از پذیرفتن آن سر باز زدند و از این بار ترسیدند، در حالی که انسان این بار را بر دوش کشید. در اینجا، آسمان به فرشتگان، زمین به موجودات زنده و جن و شیاطین و کوه به حیوانات و پرندگان اشاره دارد.
ازینها هیچ درست نیامد بار امانت معرفت کشیدن الا از انسان از بهر آنک از جملگی آفرینش نفس انسان بود که آینه جمال نمای حضرت الوهیت خواست بود و مظهر و مظهر جملگی صفات او. اشارت «و خلق آدم علی صورته» بدین معنی باشد.
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانست بار سنگین شناخت و معرفت را به درستی به دوش بکشد جز انسان. زیرا انسان از میان همه مخلوقات، تنها جانی است که آینه‌ای برای جمال و زیبایی خداوند است و تمامی صفات او را نشان می‌دهد. اشاره «و خلق آدم علی صورته» (و خداوند آدم را به صورت خود آفرید) به همین معناست.
و خلاصه نفس انسان دل است و دل آینه است و هر دو جهان غلاف آن آینه و ظهور جملگی صفات جمال و جلال حضرت الوهویت بواسطه این آینه که «ستریهم آیاتنا فی‌الافاق و فی‌انفسهم».
هوش مصنوعی: نفس انسان به نوعی همان دل اوست و دل مانند آینه‌ای می‌باشد. تمامی جهان به عنوان پوششی برای این آینه به حساب می‌آید و تمام صفات زیبایی و عظمت خداوند از طریق این آینه به نمایش درمی‌آید، همان‌طور که گفته شده است: «آیات ما در آفاق و در دل‌هایشان نمایان است».
مقصود وجود انس و جان آینه است
منظور نظر در دو جهان آینه است
هوش مصنوعی: هدف از وجود انسان و روح، نمایاندن حقیقتی است که در استمرار و در دو جهان وجود دارد. این حقیقت همچون آینه‌ای است که می‌تواند چهره‌ی واقعی آنچه را که در این جهان و آن جهان است نشان دهد.
دل آینه جمال شاهنشاهی است
وین هر دو جهان غلاف آن آینه است
هوش مصنوعی: دل مانند آینه‌ای است که زیبایی و جلال پادشاهی را منعکس می‌کند و این دو جهان در واقع ظرف یا پوششی برای آن آینه هستند.
چون نفس انسان که مستعد آینگی است تربیت یابد و به کمال خود رسد ظهور جملگی صفات حق در خود مشاهده کند نفس خود را بشناسد که او را از بهر چه آفریده‌اند. آنکه حقیقت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» محقق او گردد. بازداند که او کیست و از برای کدام سر کرامت و فضیلت یافته است این ضعیف گوید.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس انسان آموزش ببیند و به کمال برسد، می‌تواند صفات خداوند را در خود ببیند و به شناختی عمیق از خود دست یابد، درک کند که برای چه هدفی خلق شده است. در این حالت، حقیقت جمله «هر کس خودش را بشناسد، پروردگارش را نیز خواهد شناخت» برای او به واقعیت می‌پیوندد. او متوجه می‌شود که چه کسی است و به چه دلیل به کرامت و فضیلت دست یافته است.
ای نسخه نامه الهی که توی
وی آینه جمال شاهی که توی
هوش مصنوعی: ای نوشته که حاکی از اراده خداوندی هستی، تو آینه‌ای از زیبایی سرور و پادشاهی.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچ خواهی که توی
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیا وجود دارد، خارج از خودت نیست. پس هر آنچه که می‌خواهی، در درون خودت جستجو کن.
ولیکن تا نفس انسان به کمال مرتبه صفای آینگی رسد مسالک و مهالک بسیار قطع باید کرد و آن جز به واسطه سلوک بر جاده شریعت و طریقت و حقیقت دست ندهد. تا بتدریج چنانک در ابتدا آهن از معدن بیرون می‌آورند و آن را به لطایف الحیل پرورش گوناگون می‌دهند در آب و آتش و به دست چندین استاد گذر می‌کند تا آینه می‌شود وجود انسان در بدایت معدن آهن این آینه است که «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه» آن آهن را از معدن وجود انسان به حسن تدبیر بیرون می‌باید آورد و به تربیت به مرتبه آینگی رسانیدن به تدریج و تدرج.
هوش مصنوعی: انسان برای رسیدن به کمال و پاکی در وجودش باید مسیرهای سخت و ناهموار زیادی را طی کند. این مسیر تنها با پیروی از اصول دینی، معنوی و حقیقت قابل دستیابی است. به تدریج، همانطور که آهن از معادن استخراج و با روش‌های مختلف پرورش می‌یابد و تحت آموزش‌های متعدد قرار می‌گیرد تا به آینه تبدیل شود، وجود انسان نیز در آغاز به شکل خامی است که باید با تدبیر و آموزش به مرحله‌ی کمال و نورانیت برسد. این فرآیند شبیه به این است که انسان باید از منابع وجودی خود به خوبی بهره‌برداری کند و با پرورش صحیح، به مرحله‌ای از درخشش برسد.
ان القناه التی شاهدت رفعتها
تنمو و تنبت انبوبا فانبوباً
هوش مصنوعی: این ابراز نشان می‌دهد که دیدم یک چمن یا گیاه که به طور قابل توجهی رشد کرده و شاخه‌های جدیدی را به وجود آورده است. به نوعی، این رشد و شکوفایی به عنوان نشانه‌ای از پیشرفت و توسعه مطرح می‌شود.
پس این کتاب در بیان سلوک راه دین و وصول به عالم، یقین و تربیت نفس انسانی و معرفت صفات ربانی بر پنج باب و چهل فصل بنا می‌افتد. چنانک شرح آن در باب دیباچه بیاید ان‌شاءالله وحده.
هوش مصنوعی: این کتاب در مورد مسیر و روند دینی، رسیدن به آگاهی و یقین، تربیت نفس انسانی و شناخت ویژگی‌های الهی، به پنج بخش و چهل فصل تقسیم‌بندی شده است. جزئیات بیشتری در بخش مقدمه ارائه خواهد شد ان‌شاءالله.

حاشیه ها

1400/09/17 17:12
حمید نورمحمد

از بهترین کتب برای عرفان نظری هستش

1400/09/17 21:12
ملیکا رضایی

بله دقیقا ...

عالی ست 

من که عاشق آن بخش هایی که از آفرینش انسان و گل و ... هستم 

هر بار آنجا را می‌خوانم سراپا شور میشوم و نه فقط از نوع نوشتار این بزرگمرد بلکه از مضمون ش و تفکر در مورد این بزرگی ...اصلا نمیدونم دیگه چی بگم :-)))

درود بر شما