گنجور

شمارهٔ ۶

بیدار شودلا که در این روزگار دون
خفته دلند و دیدهٔ بیدار مانده نیست
اندر سرای دنیی فانی عزیز من
بسیار دل مبند که بسیار مانده نیست.

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیدار شودلا که در این روزگار دون
خفته دلند و دیدهٔ بیدار مانده نیست
هوش مصنوعی: بیدار شو، زیرا در این زمان نابهنگام، قلب‌ها و چشمان بسیاری خواب ہیں و کسی بیدار نیست.
اندر سرای دنیی فانی عزیز من
بسیار دل مبند که بسیار مانده نیست.
هوش مصنوعی: در این دنیا که همیشه در حال تغییر و زوال است، عزیز من، به چیزهای مادی و دلبستگی‌ها زیاد وابسته نشو، زیرا زندگی مدت زیادی دوام نخواهد داشت.