گنجور

شمارهٔ ۱۵

آن کس که دل به دنیای غدار می‌دهد
نا پاک و سرد و واهی و غدار می‌شود
تیمار کار خویش خور ار عاقلی که دل
تیمار چون نیابد بیمار می‌شود
کم خُسب زیر سایهٔ غفلت که ناگهان
خورشید عمر بر سر دیوار می‌شود
خرم دلی که در همه عمرش یکی نفس
پیش از اجل ز علت بیدار می‌شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن کس که دل به دنیای غدار می‌دهد
نا پاک و سرد و واهی و غدار می‌شود
هوش مصنوعی: کسی که دل به دنیا و زیبایی‌های فریبنده‌اش می‌سپارد، در نهایت دچار ناپاکی و سردی می‌شود و به عالم بی‌معنایی و خیانت تبدیل می‌شود.
تیمار کار خویش خور ار عاقلی که دل
تیمار چون نیابد بیمار می‌شود
هوش مصنوعی: اگر انسان عاقل باشد، باید به کارهای خود رسیدگی کند؛ زیرا اگر دلش را رها کند و به فکر آن نباشد، مانند بیماری می‌شود که در معرض خطر و ناراحتی قرار می‌گیرد.
کم خُسب زیر سایهٔ غفلت که ناگهان
خورشید عمر بر سر دیوار می‌شود
هوش مصنوعی: به آرامی در سایهٔ غفلت نباش، زیرا ممکن است ناگهان زمان عمرت به پایان برسد و به زودی فرصتی برایت باقی نماند.
خرم دلی که در همه عمرش یکی نفس
پیش از اجل ز علت بیدار می‌شود
هوش مصنوعی: دل شاد و خوشحالی که در طول عمرش، یک نفس قبل از مرگ، به علت بیدار می‌شود.