بخش ۱۹ - در صفت خاموشی
با دلی پرجوش وجانی پرخروش
دوش رفتم تا به کوی می فروش
محفلی دیدم سراسر پر زنور
به کف موسی ندانم یا که طور
باده خواران صف زده در پیش وی
چون بنات النعش بر گردجدی
کردم او را پس سلامی با ادب
پیر گفت ای بی ادب بر بندلب
نیست در اینجا مجا لگفتگو
هشت شودرکوی ما از چار سو
نه بگوی ونه ببین ونه شنو
یا سرا پا محو ما شو یا برو
خم نمی بینی که چون آرد خروش
لط ز نیمش تا فرود آید ز جوش
طوطی ار گاهی نمیگفتی سخن
می فتادی کی ز هند اندر ختن
ور نمی گردید بلبل خوش نوا
در قفس هرگز نمی شدمبتلا
کی شدی آواره هرگز از وطن
کی شدی دور ازرفیقان چمن
دشمنی دارد به سر بی شک زبان
سر ندیده است از زبان الا زیان
بخش ۱۸ - در اطاعت پروردگار: شدی چون ز یزدان خبردار پسبخش ۲۰ - در نهی از حرص: سروشی مرا گفت روزی به گوش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با دلی پرجوش وجانی پرخروش
دوش رفتم تا به کوی می فروش
هوش مصنوعی: با قلبی شاداب و روحم پر از هیجان، دیشب به محلهٔ شرابفروشان رفتم.
محفلی دیدم سراسر پر زنور
به کف موسی ندانم یا که طور
هوش مصنوعی: محفل روشنی را دیدم که پر از نور بود؛ نمیدانم این نور از دست موسی بود یا از کوه طور.
باده خواران صف زده در پیش وی
چون بنات النعش بر گردجدی
هوش مصنوعی: میگوید: نوشندگان شراب در صف ایستادهاند و به خاطر محبوبیت او مانند دستهای از دختران زیبا به دورش حلقه زدهاند.
کردم او را پس سلامی با ادب
پیر گفت ای بی ادب بر بندلب
هوش مصنوعی: من به او سلامی با ادب کردم، اما پیر فرمود: ای بیادب، زبانت را ببند!
نیست در اینجا مجا لگفتگو
هشت شودرکوی ما از چار سو
هوش مصنوعی: در این مکان فضایی برای گفتگو وجود ندارد، هشت نفر از هر چهار طرف به سوی ما آمدهاند.
نه بگوی ونه ببین ونه شنو
یا سرا پا محو ما شو یا برو
هوش مصنوعی: یا خاموش باش و چیزی نگو، نه ببین و نه بشنو، یا کاملاً غرق در ما شو و یا اینکه برو.
خم نمی بینی که چون آرد خروش
لط ز نیمش تا فرود آید ز جوش
هوش مصنوعی: آیا نمیبینی که چگونه صدای خروش از نیمهاش برخاسته و به تدریج فروکش میکند؟
طوطی ار گاهی نمیگفتی سخن
می فتادی کی ز هند اندر ختن
هوش مصنوعی: اگر طوطی گاهی سکوت میکرد و حرف نمیزد، تو هیچگاه نمیتوانستی بفهمی که او از هند به چینیها چیست.
ور نمی گردید بلبل خوش نوا
در قفس هرگز نمی شدمبتلا
هوش مصنوعی: اگر بلبل خوش صدا در قفس نمیچرخید، من هرگز به این حالت مبتلا نمیشدم.
کی شدی آواره هرگز از وطن
کی شدی دور ازرفیقان چمن
هوش مصنوعی: کی کسی شده که همیشه از وطن خود دور باشد؟ کی از همراهان و دوستانش جدا شده است؟
دشمنی دارد به سر بی شک زبان
سر ندیده است از زبان الا زیان
هوش مصنوعی: دشمنی وجود دارد که بدون شک تجربهای از حرف زدن ندارد و فقط با زبانش به دیگران آسیب میزند.