گنجور

بخش ۱۷ - در سواری و صفت اسب

چو خواهی که براسب گردی سوار
ابر زیر ران اسب کوچک میار
شود مرد از اسب کوچک حقیر
بود راکبش گر امیرکبیر
بزرگ اسب کن سعی و آور به چنگ
که غالب به دشمن شوی روز جنگ
چو شد اسب در دو علم زن ز دم
چوخرمای رنگ و سیه ساق و سم
چو شد تیز از گوش واز هوش ودو
چو شد نرم موسختگوصاف رو
چو شد موی باریک وشدخوبرو
که نه چشم اوخرد شد نه فرو
چو پیشانی وسینه دارد فراخ
نخواهد شدن خسته درسنگلاخ
بده هر چه داری واو را بخر
کز این اسب مرکب نشدخوبتر
اگر بدلجام است اگر بدرکاب
وگر همچو جامیش خوابد در آب
به چشمان و دندان چو پیل و شت
اگر گشته دل از خریدش ببر
حذر کن ز اسبی که باشدچموش
مخر مفت اگر یابی او را فروش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو خواهی که براسب گردی سوار
ابر زیر ران اسب کوچک میار
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی سوار اسب شوی و به او تسلط پیدا کنی، نباید زیر پای او چیز سبکی مثل ابر بیاوری.
شود مرد از اسب کوچک حقیر
بود راکبش گر امیرکبیر
هوش مصنوعی: اگرچه راکب اسب کوچک و حقیر است، اما ممکن است او مرد بزرگی باشد، حتی اگر به ظاهر کوچک و ضعیف به نظر برسد.
بزرگ اسب کن سعی و آور به چنگ
که غالب به دشمن شوی روز جنگ
هوش مصنوعی: برای این که در میدان جنگ بر دشمن پیروز شوی، باید همت و تلاش زیادی به خرج دهی و قوه خود را به کار بگیری.
چو شد اسب در دو علم زن ز دم
چوخرمای رنگ و سیه ساق و سم
هوش مصنوعی: وقتی که اسب در دو علم (دسته) قرار می‌گیرد، مانند خرما با رنگ زیبا و ساق و سم سیاه می‌شود.
چو شد تیز از گوش واز هوش ودو
چو شد نرم موسختگوصاف رو
هوش مصنوعی: وقتی که شخص به سرعت و تیزی از همه‌چیز خبر می‌شود و همه چیز را درمی‌یابد، آن‌گاه با لطافت و نرمی به حقیقت می‌رسد و نفسش راحت می‌شود.
چو شد موی باریک وشدخوبرو
که نه چشم اوخرد شد نه فرو
هوش مصنوعی: زمانی که موی او باریک و صورتش زیبا شد، نه چشمانش حس کوچک‌تری پیدا کردند و نه از زیبایی‌اش کاسته شد.
چو پیشانی وسینه دارد فراخ
نخواهد شدن خسته درسنگلاخ
هوش مصنوعی: اگر پیشانی و سینه وسیع و گشاده‌ای داشته باشی، هرگز در مسیر سخت و سنگلاخی خسته نخواهی شد.
بده هر چه داری واو را بخر
کز این اسب مرکب نشدخوبتر
هوش مصنوعی: هر آنچه که داری را ببخش و آن واو (معنی) را بخر، زیرا این اسب (زندگی) بهتر از آن نشد.
اگر بدلجام است اگر بدرکاب
وگر همچو جامیش خوابد در آب
هوش مصنوعی: اگر به خواب برود در آب، چه فرقی دارد که در جام باشد یا در کاسه؟
به چشمان و دندان چو پیل و شت
اگر گشته دل از خریدش ببر
هوش مصنوعی: اگر چشمان و دندان های او مانند دندان های قوی و هراس آور یک فیل و اسب شده باشد، و تو با دیدن آن دلت را از دست دادی، پس دعا کن که این دل شکسته را به خرید آن شخص نبرند.
حذر کن ز اسبی که باشدچموش
مخر مفت اگر یابی او را فروش
هوش مصنوعی: مواظب باش از سوارکاری که ناپایدار و بی‌ثبات است؛ اگر او را به دست آوردی، بی‌هیچ هزینه‌ای بفروش.