بخش ۵۵ - نکته
یکی ریخت گندم به خاک زمین
بشدآبیارش به صبح و پسین
خویدی بشد سبز وپس خوشه کرد
خزان ناگهان آمد وگشت زرد
گرفتند داس از برای حصاد
بشدجمع و زوخرمنی اوفتاد
چوکوبنده خرمن آمد به کشت
نکوبیده یک خوشه بر جا نهشت
همی باد آمد به امر خدا
بشدکاه وگندم پس ازهم جدا
پس آن گندم افتاد در آسیا
شد از گردش سنگ چون توتیا
عجین گشت با آب وپس شد خمیر
شد ازمشت از بسکه بالا وزیر
از آن پس بشدجای او درتنور
بشد پخته ز آتش ز نزدیک ودور
برون از تنور آمد وگشت نان
غدای کسان گشت وگردید جان
عوالم که طی کرده گندم نگر
ز اسرار روی جهان شوخبر
بشد دانه گندم آخر چو جان
یقین برتر انسان بگردد از آن
بخش ۵۴ - در اشکال رمل: یکی فرد وسه زوج لحیان بخوانبخش ۵۶ - حکایت بر سبیل تمثیل: مرد دهقان ریخت تخمی بر زمین
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی ریخت گندم به خاک زمین
بشدآبیارش به صبح و پسین
هوش مصنوعی: شخصی مقداری گندم را در خاک زمین ریخت و در طول صبح و عصر به آبیاری آن پرداخت.
خویدی بشد سبز وپس خوشه کرد
خزان ناگهان آمد وگشت زرد
هوش مصنوعی: سبزهای که به تازگی جوانه زده بود و خوشهای سبز کرد، ناگهان پاییز رسید و همه آن سبزیها زرد شدند.
گرفتند داس از برای حصاد
بشدجمع و زوخرمنی اوفتاد
هوش مصنوعی: آشکار شد که مردم داسها را برای برداشت محصول آماده کردهاند و در نتیجه، خوشههای گندم از هم باز شده و بر روی زمین ریخته شده است.
چوکوبنده خرمن آمد به کشت
نکوبیده یک خوشه بر جا نهشت
هوش مصنوعی: یک کشاورز به مزرعه آمد و متوجه شد که در میان خوشههای برداشت شده، یک خوشه هنوز روی زمین باقی مانده است.
همی باد آمد به امر خدا
بشدکاه وگندم پس ازهم جدا
هوش مصنوعی: باد به فرمان خدا وزیدن آغاز کرد و در نتیجه، گندمها از یکدیگر جدا شدند.
پس آن گندم افتاد در آسیا
شد از گردش سنگ چون توتیا
هوش مصنوعی: گندمی که در آسیاب افتاد، با چرخش سنگها به پودر تبدیل شد، همانند پروسیجر یا فرآیندی که داخل آسیاب رخ میدهد.
عجین گشت با آب وپس شد خمیر
شد ازمشت از بسکه بالا وزیر
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف این موضوع میپردازد که چگونه چیزی بهخوبی با آب مخلوط شده و به حالتی نرم و لطیف درآمده است. همچنین نشان میدهد که از فشار و دستکاری مکرر، آن ماده به شکل خاصی در آمده و حالتی انعطافپذیر پیدا کرده است. به عبارت دیگر، با اشاره به فرآیندهای طبیعی و تأثیرگذار، به تغییر و تحول در مواد اشاره میکند.
از آن پس بشدجای او درتنور
بشد پخته ز آتش ز نزدیک ودور
هوش مصنوعی: پس از آن، جایش در تنور شد و از نزدیک و دور پخته شد.
برون از تنور آمد وگشت نان
غدای کسان گشت وگردید جان
هوش مصنوعی: نان از تنور بیرون آمد و به غذای مردم تبدیل شد و جانهای آنان را nourished کرد.
عوالم که طی کرده گندم نگر
ز اسرار روی جهان شوخبر
هوش مصنوعی: به مراحل و experiências ای که گذراندهای، نگاه کن و از رازهای جهان باخبر شو.
بشد دانه گندم آخر چو جان
یقین برتر انسان بگردد از آن
هوش مصنوعی: سرانجام دانه گندم از نظر کیفیت و ارزش، روح و جان را به خود اختصاص میدهد و انسان به واسطه آن از لحاظ روحی و معنوی فراتر میرود.

بلند اقبال