گنجور

بخش ۵۳ - مناجات

الهی تو آگاهی از حال من
به باطل تلف شد مه وسال من
گر ازمن نیامد ثوابی به دهر
به دوزخ مسوزانم از روی قهر
غفوری وغفاری ای دادگر
ز رحم ازگناهان من درگذر
الهی مکن آنچه ما را سزاست
بکن آنچه شایسته کبریاست
توئی معنی هست وغیر از تونیست
اگرهست اندرکجا هست وکیست
توئی بی مثال و توئی بی زوا ل
توئی آفریننده ماه وسال
مکن ناامیدم ز درگاه خود
که آتش به عالم زنم ز آه خود
مپرس از من وشیوه وکیش من
بنه مرحم ازعفو بر ریش من
توئی خالق خلق ورزاق خلق
تو بیرون کشی خلق را جان ز حلق
طبیب دل دردمندان توئی
خلاصی ده از بندوزندان توئی
بفرما بدل ظلمتم را به نور
غفوری غفوری غفور ای غفور

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الهی تو آگاهی از حال من
به باطل تلف شد مه وسال من
هوش مصنوعی: خدایا، تو از حال من باخبری و می‌دانی که این ماه و سال من چگونه بیهوده سپری شده است.
گر ازمن نیامد ثوابی به دهر
به دوزخ مسوزانم از روی قهر
هوش مصنوعی: اگر من در این دنیا کار نیکو نکرده‌ام و ثوابی به دست نیاورده‌ام، نگذارید که به خاطر خشم و ناراحتی‌ام، عذاب و آتش دوزخ را به دیگران انتقال دهم.
غفوری وغفاری ای دادگر
ز رحم ازگناهان من درگذر
هوش مصنوعی: ای بخشنده و بخشاینده، ای دادگر، از سر رحمت، از گناهان من بگذر.
الهی مکن آنچه ما را سزاست
بکن آنچه شایسته کبریاست
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، نگذار آنچه که به ما تعلق دارد انجام شود، بلکه آنچه که شایسته عظمت و کبریای توست را به وقوع بگذار.
توئی معنی هست وغیر از تونیست
اگرهست اندرکجا هست وکیست
هوش مصنوعی: تو تنها معنای وجودی و حقیقت هستی، و اگر چیزی غیر از تو وجود دارد، پس آن را کجا می‌توان یافت و چه کسی است؟
توئی بی مثال و توئی بی زوا ل
توئی آفریننده ماه وسال
هوش مصنوعی: تو بی‌نظیری و هیچ‌کس مانند تو نیست. تو خالق ماه و سال هستی.
مکن ناامیدم ز درگاه خود
که آتش به عالم زنم ز آه خود
هوش مصنوعی: مرا از درگاه خود ناامید نکن، زیرا اگر ناامید شوم، با آهی که از دلم برمی‌آید، آتش به دنیا می‌زنم.
مپرس از من وشیوه وکیش من
بنه مرحم ازعفو بر ریش من
هوش مصنوعی: از من نپرس که چگونه روبه‌روی دنیا بایستم و چه راهی را برگزینم؛ فقط بگذار که با بخشش، زخم‌های روحی‌ام را التیام بخشند.
توئی خالق خلق ورزاق خلق
تو بیرون کشی خلق را جان ز حلق
هوش مصنوعی: تو خالق و روزی‌دهنده بندگانی هستی و تو هستی که جان خلق را از گلو بیرون می‌کشی.
طبیب دل دردمندان توئی
خلاصی ده از بندوزندان توئی
هوش مصنوعی: تو پزشک و درمانگر دل‌های دردمندان هستی، پس ما را از درد و رنج رها کن.
بفرما بدل ظلمتم را به نور
غفوری غفوری غفور ای غفور
هوش مصنوعی: ای غفور، نور رحمتت را بر ظلمت وجود من بتابان و از غفوریت تو بر من ببخشا.